حس خوشبختی

 

از صبح هروقت مانیتور متین رو نگاه می‌کنم می‌بینم داره یواشکی یه چیزی تایپ می‌کنه.


هرچی بهش اصرار می‌کنم بهم بگه داره چی می‌نویسه و برای کی می‌نویسه جوابم رو نمی‌ده. با اینکه حس کنجکاوی داره بدجوری قلقلکم می‌ده مقاومت می‌کنم.
 
اما دیگه کم کم طاقتم طاق می‌شه. ازش می‌پرسم واسه من داری می‌نویسی؟ می‌گه نه، اول اسمش ''ز'' داره. مال اونه. غصه‌ام می گیره. این ''ز'' کیه که متین این همه باهاش حرف داره آخه؟
 
باز یواشکی نگاه می‌کنم، می بینم که ادامه داره. بهش می‌گم خوش به حال ''ز'' که این همه باهاش حرف داری. میگه اوووووووووووه انقدر حرفام باهاش زیاده که... به غصه خوردنم ادامه می‌دم و خودم رو امیدوار می کنم که بالاخره خودش اعتراف می‌کنه.
 
بهم می‌گه ایمیلت رو چک کن. یه خورده از حرفام با ''زندگیمون'' رو برات فرستادم! با خوشحالی چک می‌کنم.

  
خیلی از حرفهایی رو که مدتهاست توی دلش بوده برام نوشته. حرفهای قشنگیه و مهم. با یک کمی سانسور اینجا می‌نویسمشون:

 

" این روزا جدیدترین تجربه­‌هایی رو که می‌شه تو این دنیا کرد، داریم حس می­‌کنیم. زندگی مشترک. دو نفر تصمیم می­‌گیرن، ادامه­‌ی زندگیشون رو با هم زیر یک سقف بگذرونن. به نظر من اتفاق عظیمیه که معمولاً تو زندگی هر کس یک بار اتفاق می­افته!

خیلی تجربه­‌ها تکرارشدنی هستن، اما این اتفاق دیگه تکرارناپذیره...
 
از اون شنبه­‌ی رویایی که خیلی خوب بعد یک­ ماه توصیفش کردی تا امروز که 29 مرداده، اتفاقای زیادی توی این زندگی مشترک افتاده. من و تو داریم به حس‌های مشترک توی زندگی مشترک نزدیک می­‌شیم و فکر می­‌کنم این مهمترین بخش قضیه باشه.
 
من و تو اینجا با هم داریم به شناخت می­‌رسیم. این چیزیه که تو هر اتفاق دائمی باید وجود داشته باشه. اگه من ندونم تو چه نیازها و علایقی داری، نمی­تونم ادعا کنم تو راه خوشبخت کردن تو دارم قدم برمی­‌دارم. اگه من ندونم که تو از چه رفتارها و تکه­‌کلامهایی بدت می­‌آد، چه وقتهایی نیاز به صحبت داری و چه وقتهایی تنهایی برات بهتره، نمی­‌تونم زندگی خوبی برات فراهم کنم.
  
من باید بدونم که شبها باید تو رو قبل از اینکه خواب با خودش ببردت، با خودم ببرم. بعد از اینکه خواب تو رو برد، تلاش من واسه رویابافی و تحلیل اتفاقات روزمره و صحبت در موردشون با تو بی‌فایده­ است.
 
من باید بدونم که تو با همه­‌ی مختصاتی که داری، پا به زندگی من گذاشتی و تغییر دادن اون مختصات نه کارِ منه، نه به صلاحِ من، نه رسم زندگی مشترک. البته ایجاد مختصات جدید خیلی با تغییر مختصات قبلی فرق می­‌کنه.
 
بذار سعی کنم یه مثال بزنم. مثلاً تلاش من برای بیدار نگه­داشتن تو بعد از ساعت 12 (ببخش اگه از این مثال زیاد استفاده می‌­کنم) کار بیهوده­‌ایه، چون این قضیه جزء مختصات ذاتی توئه. گذشته از شب‌های خاص، من نباید متوقع باشم که تو بعد از این که سیل خواب به سراغت اومد تو رو بیدار نگه دارم، تا بعدش که خوابیدی احساس تنهایی کنم. اما می­‌تونم مختصات جدید ایجاد کنم.
 
مثلاً می­‌تونم تا زمان بیداری تو کاری کنم که حداکثرِ بازدهی رو برای من داشته باشی. درسته نمی­‌تونم جلوی خوابیدنت رو بگیرم، اما تا زمانی که بیداری باید حداکثر بهره­‌کشی رو ازت داشته باشم. ( تو رو خدا فکر بد نکن. این کلمه می­‌تونه معنای خوبی هم داشته باشه. به خاطر شدت عملی که توش حس می­‌شه مجبور شدم ازش استفاده کنم.) مثلاً یه آهنگ قشنگ برات بذارم و از راه‌های متفاوت هم اصولی و  هم احساسی مجبورت کنم زیبایی‌هاش رو حس کنی، تا از این به بعد تو هم اندازه­‌ی من از موسیقی لذت ببری.
 
همین کار رو تو در مورد کتاب خوندن می­‌تونی در مورد من انجام بدی.

 

 

مخلص کلام در مورد این قضیه می‌شه این که شراکت توی زندگی قضیه‌ی ساده­‌ایه، به شرط اینکه طرفین قبل از اینکه بخوان علاقه­‌ها و سلیقه­‌های خودشون در مورد نحوه­‌ی زندگی کردن رو بروز بدن، سعی کنن طرفشون و علاقه­‌ها و سلیقه­‌هاش رو بسنجن و ازش بخوان خودش رو بروز بده، تا بهتر بتونن با هم هماهنگ بشن. ( اه اه چقدر روانشناسی شد، حالم به هم خورد!!!!)
 
تو جداً به نوشتن من نیاز داری، من هم همینطور! اما باور کن یه سوزن کوچولو، یه نیش خیلی سطحی، که یه خارش خیلی کم ایجاد کنه، می­تونه طولانی­ترین اسناد و داستانها و شعرها و واگویه­‌ها رو تولید کنه!
 
به این فکر نکن که اینطوری فایده نداره، که تو منو واسه نوشتن تحریک کنی و بعد من شروع کنم. این قضیه جزء مختصات ذاتی منه!
   
حتی به این فکر کن که می­‌تونی از من بخوای "نوشته­‌های سفارشی" بنویسم. مث معلم­های انشاء موضوع بدی و من بنویسم! این موتور تولید محتوا باید راه بیافته...

آزارهای تو منو اذیت نمی­‌کنه، باعث می‌شه من رو تو شناخت پیدا کنم. شاید توی اون لحظه روم تاثیر بذاره، اما باعث می‌شه یه نقطه جدید از خلقیات و خواسته­‌های تو رو کشف کنم. 
  
اینا یه بخش زندگیه. بخشهایی که من (یا تو) نباید فکر تغییر در مختصات تو (یا من) باشم. اما همیشه می‌­تونم به مختصات جدید فکر کنم.
  

اما بخش دیگه یه جور تفاهمه که باید به دست بیاد. مثلاً تو باید قبول کنی که می­تونی توی مدت زمانی که تو برای بیرون رفتن حاضر می­شی من می­تونم ماشین رو بشورم! این قضیه هیچ منافاتی با باهم بودن ما نداره. تو نباید حس کنی که من تو رو تنها می­ذارم یا دارم ازت دور می­شم. یه عالمه حس خوب پشت این ماشین شستن وجود داره. تو بالا داری حاضر می­شی که بیای پایین و از دیدن یه ماشین تمیز شسته شده، لذت ببری. من پایین ماشین می­‌شورم تا وقتی تو  اومدی پایین لبخند رضایتت رو ببینم و احساس خوشبختی کنم. 

 

 

... مقصدمون خیلی نزدیکه اگه هم رو بیشتر بشناسیم، تا هم رو بهتر درک کنیم، تا هم رو بیشتر خوشبخت کنیم، تا هم رو به اوج بالاتری برسونیم..."

 


ببخشید اگه بعضی از بخشهای این نوشته مخاطب خاص داره و زیاد عمومی نیست ولی نوشتم که به من حق بدین از داشتن متین احساس غرور و خوشبختی داشته باشم.

 

  

نظرات 25 + ارسال نظر
طنین سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 12:56 http://asalioman.blogsky.com

بهتون تبریک می گم حق داری حق داری حس غرور داشته باشی

فرنوش سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 12:56

حق دادم

تینا سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 13:16

این سبک نامه ها که اهمیت رو که به قول آندره ژید تو نگاه نویسنده است نشون میده خیلی دوست دارم ... این جور نامه ها حتی وقتی انتقادی و بعضا؛ تندن هم قابل احترام و قشنگند چه برسه به حالا که متین اینهمه زیبا و عاشقانه نوشته... میدونی مستانه جان ؟ حس میکنم برای صحبت کردن با اقایون باید احساساتمون رو منطقی بیان کنیم و اونها هم برای اینکه زبونشون کاملا؛ درک بشه بهتره منطقشون رو به صورت احساسی بیان کنن ... کاری که توی نامه ی متین حسش کردم... خوشبختیت دلم رو گرم میکنه دوستم

قله نشین سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 13:42 http://bluemountain.blogfa.com

سلام همسفر تازه من
خوبی خانومی
چه بامزه است این جناب متین
چه بانمک هستن و رویایی
چه دید خوبی
یادم باشه این نامه شما رو برای یکی از دوستام که توزندگی مشترکش کمی دچار مشکل شده حتما بفرستم با اجازه
راستی تا شروع سفر و حلول ماه مبارک چیزی نمونده
شاد هستیم از همسفری باشما
ختم قرا ن و خوندن ۵ جز توسط شما

آزاده سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 15:29 http://http://www.dalanebehesht.blogfa.com/

برای اینکه اینقدر احساس خوشبختی می کنید خوشحالم...
خیلی خدا رو شکر کنید..خیلی..
هر بار..توی اوج آرامش با صدای بلند می گم خدایا شکرت..ببین خدا الان که همه چیز عالیه بلند یادت می کنم ..که وقتی تنها و درمونده شدم یادم کنی و دستامو بگیری...

بابت راهنماییت هم ممنون مستانه جان..

پت سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 16:10

جو رومانتیک میشود!

ممو و ابو سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 17:02 http://atr.blogsky.com


سیلام مستانه جونم!
منم تازه عروسم! یه وبلاگ به افتخار زندگیم زدم و توش از روزانه ها و اتفاقای بامزه و بی مزه می نویسم.تازه هم از ماه عسل برگشتم.
به نظر من شوهرت خیلی فهیمه! و خیلی هم قابل احترام و حساس! تو و زندگیتون خیلی براش مهمه که اینا رو برات ایمیل کرده و
نوشته!
عزیزم من لینکت کردم. چون از نوع نوشتن و اینکه زود به زود آپ می کنی خوشم اومد.
به منم حتمن حتما" سر بزن و خوشحالم کن.
فعلا"!
می بوسمت!

ladan سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 19:19 http://ladan1363.persianblog.ir

kheili zibaaa bud

خانوم خونه سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 23:47 http://www.tarhi-no.blogfa.com

این خیلی خوبه که آقا متین انقد با فهم و با شعور هستن و انقد تو رو درک می کنه و این خیلی قشنگه که وقت گذاشته و اینا رو تایپ کرده خیلی تاثیر گزاره
خوشبخت بشین دوست من قدر همو بدونین

ساره سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 23:51 http://sareheh.persianblog.ir

بهت حق می دم مستانه ی عزیزم... خوشبختیتون مستدام.

زهرا سه‌شنبه 29 مرداد 1387 ساعت 23:57 http://sookootez.blogsky.com

البته

دختر بابایی چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 09:26 http://roshan1980.persianblog.ir

سلاممممممممممممممممم:)
خب خودت میبینی که همه بهت حق دادن

نوشتن کار خارق العاده ایه.. همیشه برای هم بنویسین.. خیلی کمک میکنه که حرفها نگفته نمونه

هونیا چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 09:55

سلام متانه جون به هر دو تون تبریک میگم ایشالا خوشبختیتون مستدام.
مستانه جون کاش یه کم راجع به ایجاد مختصات جدید به جای تغییر مختصات قبلی توضیح بدید. فکر کنم به خیلی ها کمک کنه

شمس چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 11:21 http://toranjestan.blogfa.com

سلام....شعر جویبار لحظه ها ی اخوان رو خوندی؟؟

بله

صبا چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 12:11 http://www.hichkare.wordpress.com

سلام ... چقدر آقا متین برات قشنگ همه چیو توضیح داده

به من که حس خیلی خوبی دست داد.
امیدوارم خوشبخت بشین

ولی اگه همین حرفا رو رو در رو بهت بزنه ...خیلی بهتر تره ... اینطور نیست؟

من فکر میکنم تاثیرش خیلی بهتره ... به هر حال خیلی زیبا بود. خیلی...

مونی چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 12:38

شیما چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 12:50 http://just-a-day.blogsky.com

سلام مستانه جان
ممنون از تبریکت عزیزم....
وایییی من واقعا بهت حسودیم شدااا مستانه
البته حسودی از نوع خوب....
خوشحالم از درک و شناخت بالای هر دوتون....شما لایق یه زندگی عالی و در واقع متفاوت از همه هستید....
همیشه آروم و عاشق بمونید....

الهه( جون جون) چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 15:09

اینجا هم همه چیز شیرینه
مثله جدیدترین پست وبلاگ من

شاد باشید و خوشبخت

طنین چهارشنبه 30 مرداد 1387 ساعت 17:55 http://www.tanin6064.blogfa.com

√مهرنوش خانومی√ پنج‌شنبه 31 مرداد 1387 ساعت 01:13 http://tameshki.blogsky.com

سام !

اوهوم حق میدم ... خیلی منطقی .. من این رو منطق میدونم ... تحسین برانگیزه ... و خیلی ها به تو و همسر نازنینت حسادت میکنم ... مثلا من ...

منم میخوام

نیومده بودی باور کن ...اگرم اومدی نظر نزاشتی بدونم

خوشحالم و بهت تبریک میگم ... اولش من که از حس فوضولی داشتم میمردم

ساناز پنج‌شنبه 31 مرداد 1387 ساعت 10:14

دعا کن برام خانومی

قله نشین پنج‌شنبه 31 مرداد 1387 ساعت 11:55 http://bluemountain.blogfa.com

سلام همسفر
کوله بارتو چیدی ؟ آماده سفر شدی؟
تا ماه مبارک چیزی نمونده امروز31 مرداد ماه برابر با 19 شعبان المعظم 1429 هجری قمری
همش یازده روز شایدم 10 روز دیگه مونده
آی دلم عجب شاده به این همسفری و این سفر و توشه ای که اندوخته خواهد شد
منتظر شنیدن نیت های قشنگتون می باشم
یه سر بزنید به من تا هم صله رحم باشه هم مسیر سفرتونو خوب به خاطر بسپارین
هر کی هر جزئی که انتخاب کرده باید که بخووونه
مشق الذمه هستین یا همون مدیون باقی همسفرا
منتظر تون هستم
التماس دعا
[گل]

دهکده رویا جمعه 1 شهریور 1387 ساعت 21:37

سلام
خوبی مستانه جون؟
من بروزم حتما یه سر بیا.

مریم پاییزی جمعه 1 شهریور 1387 ساعت 22:45 http://man0o-del.blogfa.com

خیلی قشنگ بود خیلیییییییی
شاید زندگیتون دقیقا یا تقریبا همون چیزی باشه که خیلیا آرزوشو دارن ...
میدونم که قدر همدیگه رو میدونید
همیشه و همیشه خوشبخت باشید و خندون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد