کار مفید


به خدا منم دوست ندارم روزام رو این طوری بگذرونم. دوست ندارم این همه وقت تلف شده داشته باشم. نمی‌خوام بعضی روزها از صبح که میام شرکت تا عصری که می‌رم خونه هیچ کار مفیدی نکرده باشم.


می‌دونین چند بار تا حالا به خودم قول دادم، از وقت کارم برای وبلاگ‌نویسی و وبلاگ‌خونی و ... استفاده نکنم؟


می‌دونین چندبار تا حالا به خودم قول دادم، فقط وقتهای نهار بیام اینجا؟


اما می‌دونین مشکل کجاست؟ 


مشکل اینه که توی شرکت ما معمولاً وقتی یه پروژه تموم می‌شه تا وقتی پروژه‌ی بعدی شروع می‌شه کلی پِرتی وجود داره و کلی فاصله ایجاد می‌شه.


منم واقعا نمی‌دونم این فاصله‌ها رو چه جوری پر کنم.


بعضی روزا یه خورده کارای علمی می‌کنم و سعی می‌کنم چیزای تازه‌ای در مورد کارم یاد بگیرم. ولی کم‌کم خسته می‌شم و ناخودآگاه میام اینجا و سرم گرم می‌شه و ...


گاهی فکر می‌کنم اگه ساعتی کار می‌کردم بهتر بود.


اون وقت هر روزی که کار نداشتم توی خونه می‌موندم و کارایی رو که دوست داشتم می‌کردم. ولی وقتی یادم میاد که چقدر تلاش کردم که از اون وضعیت نابه‌سامان پروژه‌ای و ساعتی به حالت نیمه رسمی الان در بیام چاره‌ای جز اینکه خدا رو شکر کنم برام نمی‌مونه.


به هر حال دارم فکر می‌کنم که این ساعتهای تلف شده رو یه جوری تبدیلشون کنم به ساعتهای مفید و یه کاری کنم که هم خدا رو خوش بیاد و هم خودم رو!


پیشنهادی اگه دارین ممنون می‌شم...



در همین راستا از این به بعد فقط ساعت 12 تا 13 اجازه‌ی حضور در این مکان رو به خودم می‌دم و قبل و بعد از این ساعت، هرگونه ترددی در این مکان ممنوع است!


نظرات 13 + ارسال نظر
روانی یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 14:18 http://www.1psycho.blogfa.com

چرا تو ساعتای بیکاریت درس نمیخونی
مگه ال دیگه نمیخوای ارشد شرکت کنی؟

اولا که اینجا نمیشه کتاب کنکور بگیرم دستم!

بعدم می خوام همین امسال مجازی بخونم.

خانوم خونه یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 14:29 http://www.tarhi-no.blogfa.com

ای بابا چقد سخت میگیری ها...
من وبلاگ خونی و چرخیدن تو سایتای مد لباس و آشپزی رو با هییییییچ معلومات علمی عوض نمی کنمواسه اینم هست که هیچی نشدم!!!

حالا یه چند روز عوض کن ببین چی میشه.

ندا یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 14:33 http://dedaee.blogfa.com

واقعا تصمیم به جایی گرفتی مستانه جان.
منم پیشنهاد میکنم مثلا یه زبان جدید رو یاد بگیری(انگیلیسی نه هااا)مثلا اسپانیایی یا فرانسه یا هر زبون دیگه ای که دوست داری بلد باشی

زبان جدید؟؟؟

نه به جز انگلیسی احساس نیاز به زبون دیگه ای نمی کنم. ولی شاید سعی کردم انگلیسیم رو تقویت کنم...

گلدونه یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 14:34 http://www.gharibe0001.blogfa.com

گفتم یافت می نشود... گشتم نبود... نگرد نیست. یه چیزی تو همین مایه ها

انقد به این حرفا فکر کردم و کلی روزا این کاری که میگی کردم اما نمیشه! واقعا نمیشه اینجا کاری کرد! وقتی کتاب دستت میگیری و می خونی همه یا تیکه میندازن یا...
متاسفانه ما محکومیم...محکوم به سوختنِ ساعتهای جوونیمون...

اولا که به هیچ کس هیچ ربطی نداره.
ثانیا خب توی همین اینترنتم کلی کار مفید میشه کرد که کسی هم متوجه نمیشه و گیر نمی ده.

مجی یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 15:15 http://albumezendegi.blogfa.com/

عزیزم اصلا خودت رو ناراحت نکن من هم راجع به این موضوع خیلی با خودم کلنجار رفتم و قولهای زیادی دادم ولی هنوز باوجود وجدان درد وبلاگ رو نتونستم ترک کنم

ولی من نمی خوام هیچ وقت وجدان درد داشته باشم...

باتو یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 15:22 http://www.batotaeshgh.blogfa.com

مستانه دقیقا منم این مشکل تورو دارم . یعنی گاهی اوقات خودمم از بیکاری و زیادی وب زده شدن خسته میشم . به خصوص که قراره بعد از ازدواج هم از اینجا برم و دیگه اصلا حوصله کار کردن تو اینجارو ندارم و بهم نمیچسبه . اگه راه کاری پیدا کردی به منم بگو

باتو یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 15:48 http://www.batotaeshgh.blogfa.com

مستانه یه سوالی ازت دارم : همکار بودن همسران با هم خوبه یا بد ؟ یعنی الان که تو زندگی هستین احساس میکنی این همکار بودن به زندگیتون کمک میکنه یا اگه مثلا همکار نبودین بهتر بود ؟ این یه سوالیه که واسم پیش اومده . چون من و همسری میخوایم با هم همکار باشیم میخوام ببینم نظر زن و شوهرای متاهل در این باره چیه ؟

ییلاق ذهن یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 17:45 http://yzehn.com

برای وبلاگ نویسی که کلا نمیشه وقت معین تعیین کرد یه موقعی یه چیزی اومد و خواستی بنویسم باید بنویسیش وگرنه میره که میره ...

دختر بابایی یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 19:08 http://roshan1980.persianblog.ir

سلاممممممممم:)
من خودمم نمیدونم چجوریه که توی شرکت که اصلن به فکر اینجا هم نمیفتم.. از تمام اوقات پرتم برای خوردن انواع شکلات و چیپس و ذرت و اینا استفاده میکنم!!!!

محسن دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 00:08 http://barun.persianblog.ir

خوب اینم یه معضل دیگه ما ایرونیاست...

مرمر دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 11:06 http://aseman584.blogfa.com

سخت نگیر مستانه جونم . وبلاگ نویسی احتیاج به زمان داره . چون واقعا بعضی از ماها بهش نیاز داریم

خاتون دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 11:42

سلام. از اونجا که من هم دقیقا مشکل شما رو دارم یعنی توی گپ بین دو پروژه هستم خواستم بهت پیشنهاد بدم که یک پروژه کوچیک تعریف کنی برای خودت و با یک تکنولوژی جدید پیاده سازیش کنی. مثلا من این مدت یک پروزه کوچولو تعریف کردم که استفاده از linqtosql رو یاد بگیرم. به نظرم کمتر از مطالعه آدم و خسته می کنه. یه مدتی هم مستندات اوراکل می خوندم. بار قبلی هم که توی این وضعیت بودم یک کتاب طراحی شی گرا خوندم که خیلی تجربه خوبی هم بود. اما با همه این حرف ها خودت رو اذیت نکن اگر این مدت رو یکمی هم استراحت کنی بعدا برای شرکت بهتر کار می کنی. این طبیعت کار ماست تقصیر تو نیست که

خانمه دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 11:52

مستانه جان میشه بگی بهم این لیست دوستانت که آپ دیت میشن رو چطور درست کردی ؟
ممنون .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد