دلم میخواد این چند روز باقی مونده رو بار و بندیلم رو ببندم و برم وسط یه جنگل سبز و فردای انتخابات برگردم و ببینم همهی کشور سبز شده...
پ.ن: دوستون دارم. دلم براتون تنگ شده. دلم میخواد یه جور دیگه بنویسم. دلم میخواد براتون کامنت بذارم. اما این روزا به شدت احساس سکوت میکنم...
همیشه فکر می کردم من چرا این ندیده تو رو دوست دارم و برام مهمه که الان اوضات چطوره
با خوندن این پست قشنگ جوابمو گرفتم دوستم
:)
چه جوابی گرفتی؟
همیشه سبز باشی
خیلـــــــــــــــــــــــی حس جالبیـــه هــا..فک کن بــری وسط جنگل..بعد شنبه یا یکشنبه بیای ببینی همـــه جـــا سبــزه سبــز شده..
امیدوارم همین اتفــاق بیفته
منم دقیقا صبح فکر می کردم چی می شد می خوابیدم و صبح که چشامو باز می کردم همه جا سبز شده بود و همه سبزاندیش
خب فهمیدم چرا ندیده دوستت دارم و برام مهمه
البته یه دلیل دیگه هم داره و اون شکل شبیه زندگیمونه که قبلا شک داشتم ولی با خوندن روزگارت مطمئن شدم
سکوتت رو هم دوست دارم... یه قول یغما گلرویی : نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
امیدوارم همینطور که میگی بشه.
سکوت سرشار از ناگفته است.....
منم این روزا با حسرت میگم چی میشه که بشه
نمیدونم چرا با خوندن این پستت یاد این شعر افتادم : سبز سبزم ریشه دارم من درختی استوارم سبز سبزم ریشه دارم در زمستان هم بهارم
جواب من به همه جمله های این پست اینه : "منم!!"
سلام خسته نباشی وبلاگ خوب و پر محتوایی داری به من هم یه سر بزن خوشحالم می کنی اگه دوست داشتی می تونی با من تبادل لینک کنی منو با اسم گالری عکس لینک کن بعد بهم خبر بده که با چه اسمی لینکت کنم.