احمد محمود


هرچه قدر هم که این دنیا پیشرفت کنه و انواع و اقسام وسائل الکترونیکی و دیجیتالی و ... به این دنیا اضافه بشه، هیچی نمی‌تونه جای کتابهای چاپی رو بگیره. هیچی نمی‌تونه جاش رو با لذتی که ورق زدن کتاب و بو کردن کاغذهای نو و مزه مزه کردن داستان داره عوض کنه.


ولی گاهی چاره‌ای نیست. بعضی کتابها هست که توی پستوی هیچ کتاب‌فروشی پیدا نمی‌شه. اونوقته که مجبور می‌شی کتاب رو عوض خریدن، دانلود کنی و به جای ولو شدن روی کاناپه، بنشینی پای کامپیوتر.


همسایه‌ها یکی از این کتابهاست.



من تا دیروز احمد محمود رو نمی‌شناختم. هیچی ازش نخونده بود و راستش حتی اسمش رو هم نشنیده بودم. دیروز خیلی اتفاقی کتاب همسایه‌ها رو دانلود کردم و شروع کردم به خوندنش و همون چند صفحه اول باعث شد دیگه نتونم تا موقع خواب از پای کامپیوتر بلند شم.


این رمان به شدت جذاب و دوست داشتنیه و داستان زندگی یک خونه توی یه محله فقیرنشین اهواز و آدمهای این خونه در زمان مصدقه. این داستان از زبون یکی از آدمهای این خونه به اسم خالد بیان می‌شه.


توی جستجوهایی که کردم فهمیدم که این رمان یکی از بهترین رمانهای تاریخ ادبیات ایرانه. بنابراین خوندنش رو بهتون توصیه می‌کنم.


احتمالا بعد از تموم شدن این کتاب، "درخت انجیر معابد"  و "مدار صفر درجه" این نویسنده رو هم می‌خونم.



همسایه ها رو از اینجا دانلود کنید(+) و نسخه موبایلی اون رو از اینجا (+)

 

نظرات 26 + ارسال نظر
روناک یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 11:57 http://www.ronak88.persianblog.ir

وای مستانه منو پرت کردی به دو سال پیش
ماه رمضون سال 86 بود منم چمد روز بیشتر به ارائه پایان نامه ام نمونده بود
همش هم در حال نق زدن که وای روزه ام و این همه کار دارم و ....
من همسایه ها رو زیاد در موردش شنیده بودم که اتفاقی تو وبلاگ یه پسر اهوازی نسخه کاملش رو پیدا کردم(احمد محمود اهوازیه )
فکر کن به بند خوندممممممممم
نه تشنگی یادم بود نه پایان نامه

آره خیلی قشنگه. آدم همه چیز رو فراموش می کنه

نارنجدونه یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 12:17

مثل دنیای سوفی که چند روز پیش دانلود کردم ولی کمر درد نیمزاره بشینم بخونم ... برم ببینم این چیه شاید فتو گرفتم چیزی که مستانه میگه بی برو و برگرد خوبه

دنیای سوفی که خیلی طولانیه. خسته می شی پای کامپیوتر

نارنجدونه یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 12:29

دانلودش کردم ولی پی دی افشو باز میکنم ارور میده

یه بارم از اینجا دانلود کن ببین می شه:

http://www.98ia.com/News-file-article-sid-89.html

ماه مون یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 12:33

دارم دانلودش می کنم و سر فرصت میخونم ممنون بابت معرفی

قابلی نداشت عزیزم

فینگیل بانو یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 13:40 http://thinkinloud.wordpress.com

مستانه من مدار صفر درجه رو خوندم...سه جلده و تا این سه جلد تموم نشه نمیتونی به بقیه زندگیت برسی... عالیه... خیلی عالیه... همسایه ها رو هم چاپ قدیمش رو دارم و خیلی وقته میخوام شروع کنم به خوندن ولی وقت نمیکنم...درخت انجیر معابد به قشنگی این دو تا نیست... اول مدار صفر درجه رو بخون

اینطوری که تو توصیف کردی خطرناکه. باید یه موقعی بخونم که قد سه جلد وقت داشته باشم.

قاصدک یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 13:46 http://jigilim.blogfa.com

مستانه ۱۰۰۰۰۰ بار مرسی. از اسکار هم که گذاشته بودی بسیار خوشم اومد.
اگه یادت باشه تو کتابای دبیرستان احمد محمود رو معرفی کرده بود و اسم کتاباش بود. یادت نیست؟
بازم مرسی

نه یادم نیست. قابلی نداشت عزیزم

ندا یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 14:07

سلام مستانه جان.
خوب هستی؟
راستش این پستت منو هیجان رده کرد..آخه میدونی چی شد؟یه بار من داشتم در مورد همین رمان همسایه ها صحبت میکردم بعد دوست خواهرم هم بود بعد گفت که نویسنده ی این کتاب عمومه..منو میگی انقده ذوق رده شده بودم که نگو..احمد اعطا با نام ادبی احمد محمود..بعدشم کلی چیزای جالب انگیز تعریف کرد..بعد همش بهش حسودی کردم که دختر برادر احمد محموده!
یه بارم یه زندگی نامه ومصاحبه ازش دیدم که خیلی قشنگ بود ...
خلاصه ببخشید که نتونستم جلوی هیجاناتمو بگیرم آخه من فکر میکردم که این نویسنده یکمی ناشناخته س برای عموم مردم و از اینکه دیدم تو معرفیش کردی ممنونم ازت

وای چه جالب. آدم بعضی نویسنده ها رو دوست داره از نزدیک بشناسه

فیروزه یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 14:29

این کتابش رو نخوندم ... اما درخت انجیر معابد رو خوندم ...
راستی یاس سپید عشق رو خوندی؟! ... خوشت اومد؟!

درخت انجیر معابد قشنگه؟

رویا یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 14:44 http://delneveshtehayeman4u.blogfa.com/

سلام مستانه عزیز که همیشه نوشته هات دلنشینه.

قربونت برم رویا جان

خودمم یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 14:45 http://www.mandalayz.blogfa.com

ولی از نظر من درخت انجیر معابد بهترین کارشه .

بعد از خوندن نظرم رو می گم

پاییــــزبان یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 15:40 http://paeeezbaan.blogfa.com/

وای مستانه منم دلم کتاب خوندن میخواد ولی وقت ندارم....یعنی تا آخر بهمن فرصت هیچ کتابی رو ندارمممم.....فکر کن من خوره کتابم چقدر واسم سخته....

چقدر سخت و طاقت فرسا

گل پیوندی یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 16:14 http://ye-gole-peyvandi.blogfa.com/

سلام دوست عزیز.
احمد محمود جز نویسنده هایه که تو کتابای دبیرستان اسمشو دیده بودم.دانلود کردم و حتما سر فرصت می خونم.ممنون

پس چرا من اسمش رو توی کتابهامون ندیده بودم؟

نارنجدونه یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 17:03

دانلود کردم مرسی ایشالله وقت کنم بخونم

این یکی باز شد؟

ییلاق ذهن یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 17:04 http://yzehn.com

واااااای مرسی به خاطر لینک دانلود

قابلی نداشت عزیزم

گلامور یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 17:45

مستانه عزیز خوبی؟ مرسی برای معرفی کتاب... حتما میخونمش.

خوبم گلامور جان. تو خوبی؟

محیا یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 18:39 http://znikoo1363.blogfa.com

سلام جالبیش اینه که من محمودو خیلی خوب میشناسم...چون اهوازی هستممم...اون شرایطو خیلی بهتر درک میکنم رمان خیلی جذابیه ی با اینکه خوندمش بازم دانلود میکنم

چه جالب. یعنی اهوازیا می شناسنش؟

آزاده یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 18:56 http://dalanebehesht.blogfa.com

چه خوب..آخ جون کتاب..
دانلودش می کنم و بعد از کنکور حتما می خونمش..
مرسی..

اوووه چه جوری تا بعد کنکور طاقت میاری؟

شمع سحر یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 22:49 http://bahareomr-2.blogfa.com

مثل همیشه ممنون از گذاشتن لینک دانلود.

خواهش می کنم عزیزم

سعید یکشنبه 4 بهمن 1388 ساعت 23:45 http://delneveshteham.mihanblog.com/

ممنون.

قابلی نداشت

نهال دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 00:18 http://nahal87654.persianblog.ir

:)

غزلک دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 00:38 http://yeghazalak.blogsot.com

اسمشو شنیده بودم ولی تا حالا کتاباشو نخوندم.
مرسی از لینک دانلود ولی من همون ولو شدن رو کاناپه رو خیلی بیشتر از پشت کامی نشستن دوست دارم

خوب گاهی چاره ای نیست

fafa دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 10:08

پی دی افش باز نمیشه مستانه جونم

یه بارم از اینجا دانلود کن ببین می شه:

http://www.98ia.com/News-file-article-sid-89.html

ثمین دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 10:38 http://begoo.mihanblog.ir

سلام مستانه عزیزم
واقعا هروقت میام اینجا کلی دست پر میرم بیرون ..
خیلی خیلی دلم میخواد این کتابارو بخونم و ممنون ازینکه تجربه هاتو باماهم تقسیم میکنی فقط موندم بااین اینترنت نفتی من چطوری دانلودش کنم ؟؟؟؟ .. حالا یکیو میشناسم که کتابای ممنوعه رو اکثرا داره خداکنه زنگ بزنم و اینارو داشته باشه ..
ازحالا بی تاب عیدم و یه عالمه کتابیکه دوست دارم بخونم ..ازت خواهش میکنم اگه فیلم یاکتابی به دلت نشسته به مام معرفی کن .. مواظب خودت باش خانوم گل

عزیزم حجمش اونقدری نیست که نتونی دانلودش کنی. البته اگه کتابش رو پیدا کنی خیلی بهتره

الی پلی دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 18:10 http://elipeli.blogsky.com

همونروزی که این پستو نوشته بودی دانلودش کردم و ....

ولی خواستم اول بخونم بعد نظرمو بگم...

رمان جذابی بود.... منم یه رییییییییییز نشستم خوندمش...

گل پیوندی دوشنبه 5 بهمن 1388 ساعت 18:27 http://ye-gole-peyvandi.blogfa.com

نمی دونم والا!شاید چون من اهوازیم!

مهسا سه‌شنبه 6 بهمن 1388 ساعت 20:00

کتاب محشریههههههههههههه
خیلی خیلی ماهه.
این نویسنده حقیقتا نویسنده بود.

خوشحالم که خوشت اومده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد