شکمو


من عاشق مهمونای شکموام! اینایی که کلی با اشتها غذایی رو که پختم می‌خورن و وقتی از سر سفره پا می‌شن که دیگه هیچی توی سفره باقی نمونده!

 

این جور مهمونا خستگی آدم رو در می‌برن...


و البته عکس این گزاره هم صادقه! 


نظرات 7 + ارسال نظر
فرخ دوشنبه 9 فروردین 1389 ساعت 18:20 http://chakhan.blogsky.com

هیچکس مثل یه زن نمیتونه ، چنین وبلاگ باسلیقه ای داشته باشه ! این نشونه ی درایت و زیبایی شناسی تو ست !
مستانه عزیز ! اگه توی زندگی خصوصی هم اینجوری باشی ، همسرت خوشبخت ترین مرد دنیاست!
خوشحال شدم از زیارتت ! به امید دیدار

سیندخت دوشنبه 9 فروردین 1389 ساعت 19:21

موافقم...

غزلک دوشنبه 9 فروردین 1389 ساعت 21:51 http://yeghazalak.blogspot.com

من جزو اون مهمونای بد میشم

نسرین سه‌شنبه 10 فروردین 1389 ساعت 01:25 http://nasrinbanoo.wordpress.com/

من که اعصاب نه برای خودم می مونه نه صاحبخونه. چون هرچی صاحبخونه اصرار می کنه بنده قبول نمی کنم اراده قوی هست

نارنجدونه سه‌شنبه 10 فروردین 1389 ساعت 03:08

دقیقا مخصوصا اگه از ۸ صبح هم خرید کرده باشی هم کلاس بزاری و سوپ مخصوصت رو بپزی اونوقت مرد مهمون برگرده بگه این چیه ؟ آب مرغه ؟

ترانه سه‌شنبه 10 فروردین 1389 ساعت 08:52 http://zendegihaa.blogspot.com

همیشه به سفر و خوش باشین.

من تنبلم حوصله مهمون ندارم

سمن سه‌شنبه 10 فروردین 1389 ساعت 10:08 http://doostaneh.persianblog.ir

آخ گفتی مستانه جان.امان از دست اونایی که نمیخورن.یا می بریشون رستوران دست میذارن رو گرونترین غذا.بعد موقع خوردن به جون بچه نداشته ام ۵ قاشق بیشتر نمیخورن و بقیه حروم میشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد