خیاط در کوزه افتاد!


قرار بود ما مهمون دعوت کنیم و سالاد الویه درست کنیم و ببریم پارک آب آتش.


ولی همه چی برعکس شد!


دوتا دوست عزیز مهمونمون کردن پارک آب و آتش و شام بهمون الویه دادن و خیلی هم خوش گذشت...


نظرات 6 + ارسال نظر
بارون سیاه پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 21:43 http://blackrain.blogsky.com

آخ آخ ... خوش به حالتون

Vampire Queen پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 22:01 http://vampirequeen.blogsky.com

دلم برای تهران تنگ شده
این بوستان آب و آتش ِ میر داماد رو دوست ندارم چون به نظرم خیلی ابتدایی ساخته شده ولی با این حال قشنگه . من تهرانو خیلی دوست دارم و دلم خیلی براش تنگ شده . . .

الی پلی جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 09:17 http://elipeli.blogsky.com

من تا حالا نرفتم پارک آب و آتش!!!

سمن جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 10:24 http://doostaneh.persianblog.ir

دلم برای پارک آب و آتش که یکساله حسرتش رو دارم، داره درمیاد!سالاد الویه هم می خوام:(
همیشه خوش باشین عزیزم.

خانم سین جمعه 10 اردیبهشت 1389 ساعت 22:24

آقا ما حاضریم بقیه رو هم ببریم پارک ها!! :)))))

خانم سین شنبه 11 اردیبهشت 1389 ساعت 10:27

بذارم تو فیس بوک؟ (بگو آره ، بگو آره)

آره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد