ای بابا! چه دل خوشی داشتم من!
نشون به اون نشون که تا همین الان که یه ربع مونده به سه صبح، فرصت نکردم حتی یکی از اون کتابهایی که دیشب خریدم، رو ورق بزنم!
متین نذاشت! کلی از کاراش رو ریخت رو سر من.
ولی خوش گذشت. دوتایی با هم یه سایت برای یه شرکت طبی طراحی کردیم. کلی چیز یاد گرفتیم. خیلی هم خوشگل شده! حالا وقتی گذاشتیمش توی اینترنت لینکش رو میذارم.
کتابهای اژدهاکشان، شب ممکن، مردی که گورش گم شد رو خریدم و دو سه تا دیگه که الان اسمهاشون رو یادم نمیاد و چون خیلی خوابم میاد، امکان اینکه تا کتابخونه برم رو هم ندارم!
"سبزهی ریزه میزه" رو هم خریدیم که به الینا عیدی بدیم. ولی به بهانه اینکه چک کنیم سیدیش درست باشه باز کردیم و خودمون هم گوش دادیم. خیلی بامزه بود. حمید جبلی میگه این کار رو برای معرفی انواع دستگاههای موسیقی ایرانی به بچهها انجام داده.
شبتون خوش...
بابت معرفی کار جبلی ممنون حدود قیمتش رو میگی
یادم نیست. شب توی خونه فاکتورش رو نگاه می کنم.
می دونستی همسایه های احمد محمود ممنوع شده؟
تازه داستان یک شهرش هم زیر میزی شده بود!!!
همسایه ها رو می دونستم... البته به نظرم هیچ چیز عجیب نیست
سلام...
یه ایمیج ازش بگیر به مام بده...
نه درست نیست این کار!
خسته نباشی مستانه جون .
قربونت برم عزیزم
مستانه جونم می شه بگی ابزار کارتون برا طراحی سایت چی بود؟
جوملا
احوال مستانه خانم . خوش میگذره ؟
ممنون خانمه عزیز! به شما هم که اونجور که از نوشته ات بر میاد خیلی خوش می گذره
اسم کار که خیلی قشنگه! سبزه ریزه میزه! خوردنیه اسمش.
الان فهمیدم که من اسم اون کتاب مردی که...اشتباه نوشته بودم
طاراحی سایت باهم. چه لذت بخش.
سلام فقط خواستم خواهش کنم، وقتی مردی که گورش گم شد رو خوندین تموم شد، نظرتونو اینجا یا هرجا خلاصه بگین. می خوام بشنوم
ممنون :*