سخته همهی چیزایی رو که بهشون عادت کردی رها کنی. ولی سخت تر از اون اینه که وقتی رهاشون کردی و لذت رهایی رو چشیدی دوباره مجبور باشی برگردی سرخونهی اول. برگردی و دوباره عادتهات رو، زندگی عادیت رو از سر بگیری...
مخصوصا اگر اون رهایی برای معشوق حقیقی باشه
دل ادم می گیره ازین اجبار ها...
همه چی از یاد آدم میره الا یادش که همیشه یادشه....
شایدم خوب باشه و حس خوبی داشته باشه... نمیدونم، شاید من تجربهش نکرده باشم اینو
تینا چه قشنگ گفته ...
فیروزه جونم شعر از حسین پناهی خدا بیامرزه...
مرسی که گفتی تینا جان ... روحش شاد و قرین رحمت ...
کاملا درسته
منم از خوندن این همه حس قشنگت سیر نمی شم و خدا می دونه که چطور با بغض میام و با یه خیال راحت می رم و دلم آرووم می گیره..حسابی همه رو حریص کردی ها...
خیلی سختهخیلی...
مخصوصا اگر اون رهایی برای معشوق حقیقی باشه
دل ادم می گیره ازین اجبار ها...
همه چی از یاد آدم میره الا یادش که همیشه یادشه....
شایدم خوب باشه و حس خوبی داشته باشه... نمیدونم، شاید من تجربهش نکرده باشم اینو
تینا چه قشنگ گفته ...
فیروزه جونم شعر از حسین پناهی خدا بیامرزه...
مرسی که گفتی تینا جان ... روحش شاد و قرین رحمت ...
کاملا درسته
منم از خوندن این همه حس قشنگت سیر نمی شم و خدا می دونه که چطور با بغض میام و با یه خیال راحت می رم و دلم آرووم می گیره..
حسابی همه رو حریص کردی ها...
خیلی سخته
خیلی...