شما هم از این مکانهای ثابت توی خوابهاتون دارین؟ منظورم یه جاییه که توی دنیای بیداری وجود نداره ولی هرچندوقت یه بار توی خواب میبینیش و هربار دقیقا همون شکلیه که بود.
من دوتا از این مکانهای ثابت دارم و هردوشون رو خیلی دوست دارم.
یکیش یه برج ۹۰ طبقه است که خونه دوستم توی طبقه ۸۹شه! با یه آسانسور شیشهای. معمولا توی خواب میرم سوار آسانسورش میشم و انقدر توی خود آسانسور آدمهای مختلف میان سوار و پیاده میشن و اونقدر ماجرا پیش میاد که دیگه به خونه دوستم نمیرسم. ولی چندبار هم تا طبقه ۸۹ رفتم و دوستم بیرون آسانسور منتظرم بوده! منظورم اینه که هیچوقت توی خونهاش نرفتم. مکان ثابتم همین آسانسوره و راهرویی که توی اون از آسانسور پیاده میشم. ولی هروقت که این خواب رو میبینم صبحش خیلی حس خوبی دارم!
دومیش یه دشت سبزه که یه رودخونه کوچیک وسطشه و یه امامزاده نزدیکش! توی خواب هروقت با متین میخوایم بریم یه جای خوش آب و هوا میریم اینجا. شبش رو میریم توی امامزاده میخوابیم و نزدیکیهای صبح قبل از اینکه هوا روشن بشه راه میوفتیم توی این دست سبز قدم میزنیم. شبهایی که این خواب رو می بینم صبحش واقعا حالم خوبه و احساس تازگی میکنم. دیشب هم جاتون خالی یه سر رفته بودم اینجا!
شما از این مکانهای ثابت توی خوابتون دارین؟
چه جالب
نه من ندارم
من یه خونه بود همیشه می دیدم.ته یه کوچه بن بست و خونه قدیمی که ایوونم داشت.مستانه باور می کنی اون خونه رو پیدا کردم؟ یه جایی نزدیک آبرسان - تو تبریز اومدی؟ - یه وقتایی هی وسوسه می شدم یه دلیلی پیدا کنم برم در بزنم اما دیدم نمیشه! خوشحالم که اون خونه رو پیدا کرده ام.
علاوه بر مکان یه سری آدمایی هم تو خوابای من تکرار میشن که وجود خارجی ندارن یا هیچوقت ندیدمشون.
این امامزاده ای که میگی منم مشابهش رو می بینم.لوکیشنش یه جای تو ولایته اما اونجا در ولایت اصلا اینجوری نیست که من می بینم! یعنی یه کوه معمولیه که من توی خواب مثل کوههای شمال می بینمش و امامزاده داره راستش مستانه دو بار هم امامی رو اونجا دیده ام.یادمه گفتن امام داره میاد و اومد منم بهش گفتم هر چی تو نمازام میخوام بهم بده! بیدار شده بودم کلی با زرنگی خودم حال می کردم چون اون عجله داشت و من چیزی ازش خواستم که تو یه جمله همه خواسته هام رو دربر داشت!!!
من خوابهام رو دوست دارم.دوست دارم هی خواب ببینم.احساس می کنم کائنات داره باهام حرف می زنه.خیلی دوست دارم بلد بودم سمبولهای خوابم رو ترجمه کنم.
مستانه شاید اونجا یه تیکه از بهشته که تو و متین توش قدم میزنید .
من از این مکانهای ثابت ندارم ولی همسری داره تو خواباش .
مکان ثابت که نه البته اگر اون دره ایی که همیشه توش سقوط می کنم رو جز مکانها بخوایم حساب کنیم آره... ولی تا دلت بخواد آدم ثابت پیدا میشن تو خوابام...
آره منم دارم..
تقریبا از ۵-۶ سالگیم..کاملا یادم میاد..
اما برای من خیلی خوشایند نیست.
می دونی؟بیشتر شبیه به یه کابوسه..
نمی دونم چرا از وقتی که عقد کردم دیگه اون جای ثابت (به قول شما) رو دیگه توی رویاهام نمی بینم.
خواب من علاوه بر ثابت بودن اون اتاقک آدمای ثابتی هم داشت که اصلا از یادآوریش هم بیزارم چه برسه به...
منم دارم
یه آسانسوری هستش! که همیشه من توش گیر میکنم میرم بالاتر از خونه، تو اسمونو می بینم، همیشه هم می ترسم،
یا پشت بومی که همش بهم میگن باید بپرس پایین و من می ترسم بپرم چیزیم شه!
سلام
خوش به حالت واقعا!کاش منم از این خوابا ببینم
من خواب جای به خصوصی رو نمی بینم ولی خواب وضو گرفتنو زیاد می بینم
من ندارم
همیشه خوابهای خوب خوب ببینی.
من فقط یک خواب ثابت دارم اونم موجهای بلنده که دارم ازشون فرار می کنم و همیشه هم موفق میشم نجات پیدا کنم
منم جای ثابت دارم. یه جاده است که دو طرفش جنگله! وقتی توی اون جاده راه میرم احساس میکنم خیلی خاصم! یه کوه هم هست! تو خواب هر وقت خسته میشم میرم اونجا تنها بمونم!
هر وقتم خواب این دو جا رو ببینم صبحش حالم خوبه
منم جای ثابت دارم. یه جاده است که دو طرفش جنگله! وقتی توی اون جاده راه میرم احساس میکنم خیلی خاصم! یه کوه هم هست! تو خواب هر وقت خسته میشم میرم اونجا تنها بمونم!
هر وقتم خواب این دو جا رو ببینم صبحش حالم خوبه
سلام
چه خوابهای دوست داشتنی ای! چقدر جالب! خیلی جالبند. خیلی!
من چند ساله دیگه این خواب را ندیدم. ولی در زمان شاید تا راهنمایی. هر از گاهیی یه خواب میدیم. که روی یه پل سنگی میخواستم رد بشم. اون پل کمی باریک بود. و من میترسیدم رد بشم. خواب این پل را زیاد دیدم
خوش به حالت من ندارم
اونم چه جاهای قشنگی