صبح آرزوها!


وقتی بیدار می شم که صدای اذون صبح میاد. این یعنی لیله‌الرغائب تموم شده. ولی خیلی مطمئن نیستم که هنوزم نشه آرزو کرد. سجاده‌م رو برمی‌دارم و می‌رم توی ایوون. باد از همیشه تندتره و خنکتر. اونقدر که بوی انواع و اقسام گلها رو با خودش همراه کرده. از بوی یاس‌های امین‌الدوله‌ی خونه‌ی همسایه بگیر تا نسترنهای و رزهای خونه‌ی خودمون.


نمی‌دونم این باد خوش عطر و بو آرزوی چندتا از آدمها رو، لابه‌لای عطر گلها پنهان کرده تا ببره و به مقصد برسونه، ولی باورم نمی‌شه دیگه برای آرزوهای من جا نداشته باشه. اگه اینجاست، اگه دور و بر من داره چرخ می‌زنه برای اینکه منتظره منم آرزوهام رو یه گوشه‌ش جا بدم. تند تند به آرزوهام فکر می‌کنم. اولین آرزوم رو یواشکی بهش می‌گم. سلامتی و شادی همه آدمها به خصوص نزدیکانم دومین آرزومه. حس می‌کنم بقیه آرزوهام اونقدر مهم نیستن که بخوام باهاشون بارش رو سنگین کنم.

 


بلند می‌شم و نمازم رو می‌خونم. نمازم که تموم می‌شه یه نسیم ملایم جای اون باد تند و خنک رو گرفته و صدای گنجشکها که کم کم دارن از خواب بیدار می شن از دور و نزدیک به گوش می‌رسه.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ترانه جمعه 20 خرداد 1390 ساعت 11:34

چه صبح دلنشینی....

لبخند خانوم جمعه 20 خرداد 1390 ساعت 13:20 http://labkhandkhanoom.blogsky.com/

وای چه دوست داشتنی!
ایشالا دونه دونه ی آرزوهات برآورده بشه.
اونقده ایوونتون رو ناز تصور می کنم. خوشبحالت که تو هوای آزاد نماز خوندی و لذت بردی.

مریم جمعه 20 خرداد 1390 ساعت 14:15 http://www.myutopias.blogfa.com

منکه دیشب مریض بودم اصلا دعا نکردم

زهرا شنبه 21 خرداد 1390 ساعت 08:01 http://Zizififi.persianblog.ir

همه ارزوهات ان شاالله براوررده بشه..راست میگی سلامتی و ارامش برای عزیزا بهترین ارزوهستش..واسه منم همین بزرگترین ارزومه..سلامتی و دله خوش عزیزام

سرباز دوشنبه 23 خرداد 1390 ساعت 02:53 http://mylifedays.blogsky.com

خیلی وقته آرزو نکردم. حتی یه دعای ساده. دیگه داره یادم میره چه جوری دعا کنم و از خدا چیزی بخوام...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد