موفق، نه برنده!


استادمون لیست نمره‌ها رو زده توی سایت. اسم من اوایل لیسته. نمره‌م رو نگاه می‌کنم و بعد یواش یواش بقیه لیست رو نگاه می‌کنم و ته دلم خدا خدا می‌کنم که نمره کسی از من بالاتر نباشه. نیست. ته دلم غنج می‌ره از لذت برنده بودن، نه لذت موفق بودن. اما بعد از اینکه لذتم کمرنگ می‌شه. عذاب وجدانم پررنگ می‌شه. عذاب وجدان از اینکه دلم نخواسته کسی از من بالاتر باشه.


راستش اگه یه روزی مادر بشم، تمام تلاشم رو می‌کنم که فرق موفق بودن و برنده بودن رو به فرزندم یاد بدم. تمام تلاشم رو می‌کنم که یاد بگیره رقابتی اگر هست بین خودشه و خودش. نه بین خودش و دیگران. تلاشم رو می‌کنم که بدونه توی زندگی به اندازه کافی بالا و پایین هست که بخواد بهش غلبه کنه و از پیروزیش لذت ببره. اونقدر زیاد که نیازی به لذت پیروز شدن به دیگران پیدا نکنه. تلاشم رو می‌کنم که شبیه من ‌نشه...

 


پ.ن: اینجا رو بخونین : +

  

نظرات 3 + ارسال نظر
متین جمعه 21 مرداد 1390 ساعت 22:24

تلاشت رو بکن که شبیه من بشه... من که همیشه نگرانم نکنه کسی نمره ش کمتر از من شده باشه...

بهارین شنبه 22 مرداد 1390 ساعت 22:08 http://baharin.blogsky.com

موفق شدنت و تبریک میگم....

لبخند خانوم یکشنبه 23 مرداد 1390 ساعت 21:27

تبریک. ولی من زیاد حس تو رو نداشتم. راستش آدم های که دورو برم که اینطور بودند خیلی حرصم رو درمیاوردن. البته تو مستانه ای و دوست داشتنی.
راسی وقتی سفره های افطاری مدینه رو نشون میدادن حسابی یاد پارسال شما افتادم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد