فال حافظ


امروز اومدم از توی کیفم دستمال کاغذی بردارم، دیدم توی بسته دستمال کاغذی یه فال حافظ هم هست. بازش کردم. تک تک کلمات و تک تک جملاتش به طرز عجیبی شرح حال این روزهای من بود:


گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

ای که در زنجیر زلفت جان چندین آشناست

خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب


آنقدر گرفتار فکر و اندیشه شده ای که عنان و اختیار از دست داده ای. بدان که هرچیزی اندازه و اعتدالی دارد وگرنه بیشتر از آن موجب رنج و عذاب می شود. شما در ناز و نعمت هستید و با آسایش و آرامش زندگی می کنید. پس نذری را که کرده ای ادا کن و به سفر زیارتی که پیش رو داری برو.