فرزند شاد


خب گاهی هم وسط خوردنها و خوابیدنها و ول‌چرخیدنها و فیلم دیدنهام، یکی دو ساعتی هم از این کتابهای تربیت کودک می‌خونم. البته راستش تا حالا هرچی خوندم به نظرم خیلی کاربردی نبوده. یعنی حس می‌کنم بچه‌ی آدم باید به دنیا بیاد، دو سه ساله بشه، آدم شخصیتش و رفتارهاش رو بشناسه، بعد اگه مشکلی داشت دنبال راه حلش بگرده.


ولی از بین این کتابها، کتاب کلیدهای پرورش فرزند شاد رو دوست داشتم. که 101 روش را برای دو سال اول پیشنهاد کرده تا کودک در آرامش باشه و روحیه شادی داشته باشه.



در واقع بیشتر روشهاش تاکید بر اینه که بچه باید احساس امنیت و آزادی داشته باشه. تاکیدش روی اینه که توی دو سال اول اصلا تلاش نکنین بچه بغلی و لوس نشه یا مستقل شه یا یه همچین چیزهایی. برعکس همیشه باید کنارش باشین و تا اونجایی که میشه توی آغوش پدر مادر باشه. حتی کالسکه رو هم پیشنهاد نمی‌کنه.

از اون طرف هم تاکید داره که بذارین بچه هرکاری می‌خواد بکنه و هی بکن نکن و به این دست نزن و به اون دست نزن و اینا نداشته باشین!


خلاصه که پیشنهاداتش به ایده‌آلهای من نزدیکه! حالا در عمل این کارا چقدر ممکن باشه، ایشالا یکی دو سال دیگه خبرش رو بهتون می‌دم. 

 

  

   

نظرات 12 + ارسال نظر
پرنده ی گولو یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 10:26 http://thegooloobird.blogfa.com/

مستانه
پیدات کردم
خیلی گمت کرده بودم
خیلی زیاد
چقدر خوشحالم
خیلی خوشحالم
منم سری اینا رو برای ننه ی حناچه خریدم.حناچه شیرازه ی همشونو جوید.
پسرکمون اسم نداره؟من میخام براش کیف چرمی بخرم چون میدونم مثل امیرطاها می خواد کودک کار بشه!

پرنده ی گولو یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 10:27 http://thegooloobird.blogfa.com/

میدونی مستانه؟
من هنوزم واسه خاطر رکبی که ازت خوردم سر وبلاگ نویسی کاملن نبخشیدمت! یه بارم قورمه سبزی درست کرده بودی بدون من خورده بودید!

ببین دختر من حافظه درست و حسابی ندارم. چه رکبی خوردی؟ کی قورمه سبزی درست کرده بودم؟ من کجام؟ اینجا کجاست؟

پرنده ی گولو یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 10:31 http://thegooloobird.blogfa.com/

مستانه منم تصمیم شدم یه دختر فناوری کنم.
ینی اصن به شدت نیازمند یه دخترم.حنا رو نتونستم خوب تربیت کنم.یه کم رفته تو خاکی.واسه خودش مستقلا عمل میکنه.مثلن به من میگه دائی

من مطمئنم حنا بیشتز از هرکسی شبیه تو می شه! اصلا از چشمهاش معلومه!

قاصدک یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 11:50

وای مستانه امیدوارم خیلی خیلی صبور باشی .. و برای خودم هم همین آرزو رو دارم .. به نظرم باید خیلی صبور باشم تا بچه دار بشم ..

پرنده ی گولو یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 11:51 http://thegooloobird.blogfa.com/

رکب کی خوردم.بله که یادت نمیاد؟چرا؟چون جای مال تو نمی سوزه که!
وقتی گفته بودی که عوض پیک کردن سی ید اونو لای شاخ و برگ قایم کردی تا دوستت بیاد برش داره.
من اون موقع عاشقت شدم.گفتم این مستانه هه رو باید دید.بعد صندلی داغ گذاشتی.من ارزومو گفتم.گفتی ما قبلا همدیگه رو دیده ام.بعد یه پیغام اومد توی فیس بوکم.گولو مستانه منم!!!!!! ای سوختم.مگه این سوختن با بغل کردن پسرک اروم بشه. والله
قورمه سبزی هم درست کرده بودی ساره و هدی اینا را دعوت کرده بودی.قورمه سبزی پخته بودی. عکس را هم گذاشته بودی. یادت آمد؟
به قول یه نفری حالا بگم؟بگم؟

پرنده ی گولو یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 11:53 http://thegooloobird.blogfa.com/

بعد اینجا هم کلا پیغام خصوصی نداره نه؟

غزل یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 14:31

منم کتاب گرفتم و دقیقا موافقه حرفت هستم کتابها کمک میکنن ولی کاربردی نیستن
منم توی کتاب مادرکافی خوندم تا دوسالگی باید با بچه همراهی کرد اصلا هم نگرانه لوس شدنش نشد
والا منکه نمیدونم دیگه چی درسته چی غلط
چقدر از پست پایینت خوشم اومد

تینا یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 23:41 http://yerooz...

سلام عزیزم منم باید این کتابو واسه دختر عمم بگیرم نینیش دو ماهست. این عکس روز پدرتم میدوستم خیلی بامعنیه. ایشالا که همه چی خوب پیش میره و سیسمونیم میگیرین واسه فسقلی . ای جان دوست دارم زودتر عکسشو ببینمممممممممممم

نرگس دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 21:20 http://fereshtekuchulu.blogfa.com

خب پیاده کرنش سخته... من دارم خودم درسهای علوم تربیتی میخونم و الان روانشناسی رشد میخونم... بهترین راه اینه که موارد خطرناک ور از جلوی بچه دور کنی... و وقتی بچه میتونست چهار دست و پا بره، هر لوازم اسباب بازی جدیدی که خریدی، مستقیم دستش نده... یه گوشه خونه بزار تا بچه خودش کشفش کنه... بچه ها وسایلی رو که شما بهش نمیدی دوست دارن کشف کنن و بالا و پایین و کاوش کنن...

راما سه‌شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 09:13 http://missymemol.blogfa.com


فردا چهارشنبه آخره مستانه

آری سه‌شنبه 6 تیر 1391 ساعت 13:51 http://ary-f.blogfa.com

مستانه عزیز دکترهای جدید پیشنهاد میکنن که بچه رو تا میتونین تو آغوشتون بگیرین .اما من نتیجش رو تو یکی از بچه ای فامیل دیدم بچه الان تغریبا سه ساله داره میشه ولی دوست داره تو تخت پدر مادر بمونه.وحشت از دور شدن از مادر دارهکه انگار مادره یه بلایی سرش میاد.ضمناً مادر مجبور شد برای مسئله ایی چند روز بیمارستان بستری شه نمیدونی با چه مشکلاتی رو برو شدن خود مادرش به من گفت واقعا هیچ بچه ایی رو نباید با دستورالعمل بزرگ کنی.اما بچت از 6 ماهگی ازت بعضی چیزا رو میخواد نه 3 سالگی از 6 ماهگی تربیت بچه آغاز میشه.پیشنهاد میکنم از کتابهای روانشناسی رشد کمک بگیری فکر میکنم یکیشون ترجمه خانم گلجاهی باشه که خودش مهد کودک نمو رو تو شهرک غرب داره این خانم واقعا تو کارش خبره هست و من خیلی جاها ازش کمک گرفتم

مرسی آری جون. چشم. می گیرم این کتاب رو می خونم. گیج شدم واقعا

آری یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:38 http://ary-f.blogfa.com

گیجی نداره عزیزم زندگی خودش راه رو بت نشون میده فقط سعی کن این شعار رو مد نظر داشته باشی که وظیفه تو به عنوان یه مادر تربیت کردنه و بچه نباید به حال خودش بمونه برخلاف نظر تو من دیدم که اون بکن تکنا شخصیت بچه رو میسازه پسر من دوستی داره که معتقده پدر مادرش هیچ وقت نصیحتش نکردن این پسر همه اطرافیانش رو مورد آزار قرار میده و جور عدم نصیحت در بچگی رو بدجوری جامعه داره میکشه.یه زمانی شک کرده بودم که آیا نصیحت مادرانه خوبه یا بد ولی تو اوج شک هام با این خانواده آشنا شدم تو ابتدای دوستیمون فکر کردم من خطا کردم اما بعد از یه مدت متوجه شدم اون نصیحتا همون فرهنگ خانوادگیه که از بچگی آروم آروم تزریق میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد