توقف در J

   

هی لیست دوستام توی گوشی رو بالا و پایین می‌کنم، بلکه یکی رو پیدا کنم که با هم بریم بیرون و یک کمی بچرخیم. راستش توی این جور مواقع روی دوستهای متاهلم حسابی باز نمی‌کنم. آخر سر روی اسم ژیلا وایمیستم و یه sms بهش می‌زنم. با بیرون رفتن موافقه ولی توی هفته دیگه. می‌گم باشه و دیگه بی‌خیال گشتن دنبال یه نفر دیگه می‌شم.


عصر که می‌شه، حوصله‌ام حسابی سرمی‌ره. کیفم رو می‌ندازم رو دوشم و می رم هفت‌حوض که تنهایی برای خودم بگردم. تازه شروع کردم به گشتن که ژیلا زنگ می‌زنه. میگه کارش تموم شده و نزدیک خونه‌مونه اگه حوصله دارم بیام بریم بیرون. برمی‌گردم سمت خونه و وسط راه یه جا باهم قرار می‌ذاریم.


توی چمنهای پارک ولو می‌شیم و حرف می‌زنیم. من کتابهایی رو که برای پسرک خریدم نشونش می دم و ژیلا از تلاشهاش برای رفتن می‌گه و من به این فکر می کنم که چندوقت دیگه، وقتی توی گوشیم دنبال یه پایه برای بیرون رفتن می‌گردم، باید از حرف J هم عبور کنم.


یکی دو ساعت همون‌جا می‌نشینیم و بعد به پیشنهاد من راهی آرایشگاه ارزون قیمت دم خونه‌مون می‌شیم و نیم ساعت بعد با ابروهای تر و تمیز و خوشحال و امیدوار از اینکه جوون موندیم چرا که خانوم آرایشگر ازمون پرسیده کنکورمون رو خوب دادیم یا نه، (داشتیم راجع به کنکور دکترا حرف می‌زدیم که خانومه آرایشگر تشخیص داد، کنکور لیسانس دادیم!!)، راهی خونه‌هامون می‌شیم.

   

نظرات 10 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 10:46 http://zizififi

ماشاالله خوب موندیاااااا
من اینقذه این روزهای ۷ حوض رو دوست دارم..ادم شارژ میشه انگار.

آلما چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 10:54

آفرین به این خانم آرایشگر گل

قاصدک چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 11:02

عزیزم ..

memole چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 11:08 http://dreamlove-dreamlife.blogfa.com/

خوب میتونستی رو من هم حساب کنی
چطوری با این وضعت تو گرما پاشدی رفتی هفت حوض جگر شیری داری شما

میشه لطفا آدرس آرایشگاهت رو به منم بدی؟

مریم م چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 11:31

خب الان هنوز حالت خوبه و توانایی بیرون رفتن رو داری. من تازه وارد ماه 9 شدم. الان اگر 10 میلیون پول هم بهم بدن حاضر به بیرون رفتن و پیاده روی و گشتن نیستم. مگر در مواقع خیلی ضروری اونم با ماشین. ترجیح میدم همش تو خونه استراحت کنم!

اطلسی چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 11:42

مامان جوووووووون
من که از z هم میگذرم باز میرم از اول!

خانمه چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 11:48 http://aghahehkhanomeh.wordpress.com/

با پسرک کنکور دادی؟؟؟؟

ماه مون چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 12:19

همدردیم با هم

دستبندباف پنج‌شنبه 15 تیر 1391 ساعت 19:49 http://www.dastbandbaf.persianblog.ir

سلام
اگه ب زیورآلات دستباف علاقه دارید ی سری ب وبلاگم بزنید سفارش بافت اونواع الگوها با کم ترین قیمت و هر رنگی ک بخواید قبول میکنم
تو اسرع وقت بهتون ارسال میشه
ی هدیه ی ناب برای کسایی ک دوستشون دارید.... ی کلیک ارزششو داره

س س شنبه 17 تیر 1391 ساعت 15:02

هه! ولی اگه من میدفتم ابرو بردارم به خاطن پر بودن ابروها و آرایشگاه نرفتنای طولانی فکر میکرد کنکوریم!!! تورو نمیدونم! ازین زاویه هم نگاه کن! :دی
در مورد مرور لیست فون بوک هم که ای بابا....... :گریه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد