غصه


پسرک دو ساله و دخترک سه ساله مشغول بازی اند که سر یه اسباب بازی دعواشون می شه و پسرک صورت دخترک رو چنگ می زنه.


دخترک گریه می کنه و مامانش بغلش می کنه و چندتا شکلات می ده بهش. دخترک گریه می کنه و با شکلاتهاش بازی می کنه.


مامان پسرک می ره پیش پسرک و باهاش صحبت می کنه: "پسرم کار خوبی نکردی. ببین دخترک ناراحته و داره غصه می خوره."


پسرک یه نگاهی به دخترک و شکلاتهای توی دستش می ندازه و به شکلاتها اشاره می کنه و داد می زنه: "غصه، غصه!"

 

نظرات 11 + ارسال نظر
فرزانــــ ه شنبه 16 دی 1391 ساعت 14:48 http://zigzagwords.blogsky.com/

سلام
چ وبلاگ بانمکی داری روحم تازه شد
خدا حفظ کنه نینیتو
ب مام سر بزن خوشحال میشم

ممنون عزیزم. چشم.

مریم م شنبه 16 دی 1391 ساعت 15:09

دنیای بچه ها دنیای عجیبی است. گفتی پسر دوساله و شکلات ، یاد یک خاطره افتادم. وقتی تو بخش هماتولوژی اطفال بیمارستان کار می کردم، یک پسر دو ساله اونجا بستری بود که سرطان خون داشت. اسمش محمد بود. محمد بعضی شبها از شدت خونریزی بینی که به سختی بند می اومد و دردی که داشت ، خوب نمی خوابید. صبح که برای ویزیت می رفتم وقتی یک شکلات بهش می دادم ، چنان شادی و خنده ای می کرد که اصلا انگار نه انگار شب قبل چه بر او گذشته. الان نمی دونم محمد کجاست. خدا کنه هنوز زنده باشه که در اون صورت الان باید 10 ساله باشه.

الهیییییییی

ایشالا زنده باشه و سلامت

آری شنبه 16 دی 1391 ساعت 15:45 http://ary-f.blogfa.com

همه این صحنه رو دیدن من هنوز جای رد ناخنش رو صورتمه ولی وقتی بزرگ شد دلش سخته بود که چرا حواسش نبوده که صورتم زخمی نشه آخه بهترین دوستای هم بودیم حالا از هم خیلی دوریم تقریباً به اندازه نصف کره زمین
یادش به خیر مشکلاتمون چه کوچیک بودن

چقدر عمیق بوده که هنوز ردش مونده...

روناک شنبه 16 دی 1391 ساعت 18:06 http://www.ronak88.persianblog.ir


نازی استقرا

دختر بزرگه بابایی شنبه 16 دی 1391 ساعت 23:26

سلام.
به نظرم میاد که این اجرای واقعی یک کنایه و استعاره هم بود

نه بابا. استعاره مستعاره نبود. اشک هم بی خودی جمع نشه توی چشمهات

گل نسا یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 05:21

خرس قهوه ای یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 23:00

جدن این عناصر ذکور از بچگی همه چیو چپکی می فهمن :))

دلم می خواد کلی بهت بگم که چقدر از این نکته بینیت لذت بردم. حیف که نمی شه!

مامان امیدرضا دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 11:34

منم عاشق این تیپ غصه هام

اتفاقا غصه هاش خیلی هم خوشمزه بود.

نارنجدونه دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 16:45

عزیززززززززززززززززززززززززززم یعنی من میخوام اون بچه رو بچلونمش اااااااااااااااااااااا وروجک

خیلی شیطون بلا بود پسرک

آری سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 15:13 http://ary-f.blogfa.com

نه اونقدر عمیق نبود ولی خراش ها بعضی وقتا بدتر از یه زخم عمیق جاشون می مونه

لینک‌زن چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 18:30 http://linkzan.com

سلام مستانه عزیز
این پست وبلاگ شما در "لینک‌زن" بازنشر داده شد
باتشکر
لینک‌زن
http://linkzan.com/archives/5908

مرسی از لطفتون و ممنون که اطلاع دادین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد