وقتی کانال یک واقعا مناظره پخش می کند!


حالا که بلاگ اسکای دستی به سر و روی خودش کشیده و نونوار شده منم تصمیم گرفتم دستی به سر و روی این وبلاگ بکشم و سعی کنم زندگی دوباره توش جاری بشه.



وقتی کانال یک مناظره پخش می کند!


یه هفته بود که اصلا یادم رفته بود وبلاگ دارم. چقدر یه روزی بادبادک رو دوست داشتم. چقدر بهش وابسته بودم. چقدر دوری ازش سخت بود برام. راستش خوشحالم. خوشحالم که حالا چیزهای مهمتر و دوست داشتنی تری از بادبادک دارم. خوشحالم که زندگی کردن و فکر کردن به اینکه چه جوری بهتر زندگی کنم اونقدر وقتم رو می گیره که دیگه حتی یاد بادبادک هم نمیوفتم. البته راستش دلم برای روزهای گذشته و وبلاگها و وبلاگ نویسهای گذشته و ... هم خیلی تنگ می شه.


الان هم تلویزیون داشت وسط مناظره عکس نشون می داد یاد بادبادک افتادم که چقدر دنبال یه عکس می گشتم برای یه پستش و چقدر وقت می ذاشتم براش.

 

توی هفته گذشته خیلی کم خونه بودم. یه چند روزی خونه مادربزرگ بودیم و یکی دو روز هم سرکار بودم و علی پیش مامانم بود و ... کلا دلم برای خونه مون خیلی تنگ شده بود. یه حس آرامشی تو خونه مون دارم که هیچ جای دیگه هم ندارم.


دغدغه اصلیم هم تو هفته گذشته صندلی غذا بود! حس می کنم علی خوب غذا نمی خوره و خوب وزن نگرفته. دلیلش هم اینه که داره راه میوفته ولی هنوز بلد نیست درست و حسابی بنشینه و موقع غذا دادن باید توی بغلم بنشونمش که چون توی بغلمه یکی دوتا قاشق که می خوره یاد شیر میوفته و دیگه تمایلی به غذا نداره.


این چند روز هی داشتم توی اینترنت دنبال صندلی غذا می گشتم. یه مدل ایرانی دیدم که قیمتش خوبه ولی ظاهرش خیلی شل و وله و بعید می دونم بتونه وروجه وورجه علی رو تحمل کنه. خارجیهاش هم قیمتهاش بالاست خیلی. یه جور هم پیدا کردم که ظاهرش خوب بود و قیمتش مناسب ولی گفت توی گمرک گیر کرده! نمی دونم چی کار کنم!

    


حل مسئله


خیلی وقته که کتابخونه مون دیگه جا نداره. خیلی وقت هم هست که کتاب جدیدی بهش اضافه نشده. تنها کتاب/مجله ای که هر ماه می خرم همشهری داستانه. ولی حتی برای اون هم دیگه جا ندارم و کلی از کتابهام به خاطرشون پشت کتابهای دیگه جا گرفتن.


ولی از این ماه یه راه برای حل مسئله پیدا کردم. هر داستان و نوشته ای رو که می خونم، جدا می کنم و  می دم علی ازش استفاده (!) کنه. حالا هم می تونم کتابم رو با خیال راحت بخونم و علی هی نمیاد از دستم بکشتش! هم وقتی خوندنم تموم می شه از نظر فیزیکی هم کتابم تموم شده و دیگه لازم نیست دنبال جایی براش بگردم!