توافق نامه!


موقعی که علی به دنیا اومد توی کشور، روزهای خوبی نبود. تحریمها بیشتر شده بود و حرف جنگ بود و اوضاع اقتصادی افتضاح بود. این مسائل به هر حال تاثیر مستقیم و غیرمستقیم روی زندگی همه مون داشت. چه تاثیر اقتصادی و چه تاثیر روانی.


راستش اون روزها بارها و بارها به خاطر اینکه به حرف متین گوش نکرده بودم و از ایران نرفته بودیم یا بچه دار شده بودیم خودم رو سرزنش می کردم و دل نگران آینده نامعلومی بودم که پیش رومون بود.


حالا اما نه اینکه اوضاع ایده آل باشه ولی حداقلش اینه که یه کورسوی امیدی هست، حداقل اینه که دیگه حرف جنگ نیست، حداقل اینه که فعلا اوضاع اقتصادی از این بدتر نمی شه، حداقل اینه که از فشار روانی که روی مردهامون بود یک کمی کم می شه و  به نظرم فعلا همه اینها بسه برای خوشحال بودن!

 

نظرات 4 + ارسال نظر
دختر میلان یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 13:01 http://2khtaremilan.blogfa.com

چه قانعیم ما بخدا! و چقدر بی چشم و رو ان اینا :(

اوهوم

صفورا یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 23:28 http://bahareomr-2.blogfa.com

آره بازم خیلی بهتر از قبل شده وباید امیدوار بود و خوشحال.

اوهوم

آلما دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 08:08

نه تنها بسه بلکه واجبه
چرا باید با بدبینی این روزا رو خراب کنیم
متاسفانه گویا خیلی از ماها عادت کردیم به خبر بد شنیدن و بدبین شدیم
به نظرم خیلی هم خوبه، و بهترین بهانه برای شادی

موافقم باهات

انشالله اوضاع روبراه میشه

اوهوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد