دندانپزشکی

    

یکی از بارهای سنگینی که مدتها روی دوشم بود دندونپزشکی بردن علی بود. 

هرچی هم بچه خوب، مقاوم و ... بازم دندونپزشکی چیز ترسناکیه. برای خودمون که آدم بزرگیم هم ترسناکه چه برسه برای علی نیم وجبی.

دو سه بار حدود دوسالگیش بردم پیش چندتا دکتر و از مجموع حرفهاشون به این نتیجه رسیدیم که باید دست نگهداریم تا سه سالش بشه. 


و حالا سه سالش شده و گاهی نشونه هایی از درد توی دندونهاش ابراز می کنه.


بالاخره امروز بردمش. معمولا علی توی مطب هیچ دکتری گریه نمی کرد. خوشحال و خندون می رفت پیش دکتر و میومد بیرون. ولی اینجا همین که چشمش افتاد به صندلیهای دندونپزشکی اشک توی چشمهاش جمع شد و یواش یواش که موقع معاینه رسید اشکهاش صدادار شد و آروم نشدنی. دکتر صبور و باحوصله بود ولی باز هم گفت که اینجوری نمیشه کار کرد و بچه اذیت میشه و ...


خلاصه فقط یه فلورایدتراپی تجویز کرد و علی هم کم کم حس کرد چیزی نیست و آروم شد و وقتی اومدیم بیرون با بادکنکی گرفته بود خوشحال بود.


هیچی دیگه فعلا این باری که روی دوشم بود رو گذاشتم زمین تا یکی دو ماه دیگه.

    

نظرات 5 + ارسال نظر
دختر بزرگه بابایی دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت 10:21

سلام
مستانه جان تولدت مبارک

سلام. مرسی عزیزم

ساره دوشنبه 27 مهر 1394 ساعت 00:21 http://sareheh.persianblog.ir

چقدر خوبه که هنوز و ایشالا تا همیشه می نویسی.
چقدر خوبه که وقتی هر چند ماه میام یه سر اینوری با دیدن اینکه هنوز حرفای تازه داری، یاد لبخند بزرگ مهربونت میفتم و لبخند میاد به لبم.
خواستم بدونی یه دوستایی داری که تو سکوت به یادتن :*

خانمه دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 10:50

به طور مستمر شش ماه یه بار ببرش که ویزیت کردنش فقط مربوط به درد داشتن نباشه تا اذیت نشه
این فلوراید زدن بسیار عالی هست و کمک بسیار بزرگی به سلامت دندونهاش میکنه
تولدت مبارک خانم خانمها، دوست عزیز. شادی و سلامت باشی

صبورا سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 14:29 http://saboora-nevesht.persianblog.ir

سلام مستانه جون
ماشالا هزار ماشالا
اره واقعا دندونپزشکی بردن بچه ها یکی از سخت ترین کارهای دنیاست

آری سه‌شنبه 8 دی 1394 ساعت 01:50 http://ary-f.blogsky.com

عزیزم منم وقتی پسرم کوچک بود با این مشکلات روبرو شدم تا اینکه یک دکتر خانم که فقط برای بچه ها کار میکرد پیدا کردم البته خانواده های همون بچه ها رو هم ویزیت میکرد ولی منشیش خیلی روابط خوبی با بچه ها داشت و هر دو محیط دندونپزشکی رو مثل خونه کرده بودن مبلای رنگی یک کتابخونه پر کتابای خوشگل مداد رنگی و فضا برای نقاشی و حتی بازی کامپیوتری....البته بعد از چندسال مطبش رو عوض کرد و من گمش کردم چون مشکلات دندونی پسرم کمتر شده بود و همسایگان محترمش هم خیلی ا ذیتش کرده بودن با اینکه می دونستن کجاست اما مشتری هاش رو می پروندن ولی فکر کنم تو اینترنت بگردی بتونی دکتر دندانپزشک اطفال پیدا کنی که مثل بقیه نباشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد