* اوضاع ذهنیم بدجوری آشفته و به هم ریخته است. درست عین اتاقم. هیچ چیزی رو نمیتونم توش پیدا کنم و هیچ جوری هم نمیتونم بهش نظم بدم. درست عین اتاقم. حافظهام که کلاً از بین رفته و هیچ چیزی رو نمیتونم به خاطر بیارم. حتی شماره ملیم رو. همون طور که توی شلوغی اتاقم هم نمیتونم شناسنامهام رو پیدا کنم و برم رای بدم.
* عکاسیمون رو هم پیدا کردیم و باهاش قرار داد بستیم. عکاسی آل علی توی میرداماد. شرایطش نسبتاً خوب بود. عکسهای قشنگی داشت و البته هزینهاش هم کم نبود.
* من جداً روم نمیشه جلوی رئیس کوچیکه سرم رو بلند کنم، بسکه شرکت رو دودر کردم و رفتم دنبال کارای خودم. ولی بیچاره اصلا به روی خودش نمیاره. شایدم اوضاع این روزهام رو درک میکنه.
* اگه بی سر و صدا میام وبلاگاتون رو میخونم و میرم، بدون اینکه کامنتی بذارم به بزرگی خودتون ببخشین و شما هم اوضاع این روزهام رو درک کنین.
همینطوری اودم تو ! شما نامزدین ؟ بهترین ایام هست ! یعنی شیرینه اما بدونین که مثل هر شیرینی این ایام اگه زیاد بشه مرض قند میاره ! زود برین خونتون ! راستش جاودانه رو بخون ! توی وبلاگم
ایشالا خوشبخت شین!!
از ته دلم دعا می کنم واستون...
اولین بارم هم نیست میام...
از همون اول اینجارو می خوندم و تو جریان هستم!
ایشالا که زود زود اوضاع روبراه میشه
نگران نباش حال و هوای این روزا باعث شده بهم ریخته باشی همه چیز خیلی زود نرمال میشه
:* اینم بوس
مستانه گلم...امیدوارم این روزهات با خاطره خوش به خوبی سپری بشه...
سلامممممممممم :) این روزا هم انشاله به سلامتی و خوبی میگذره
داداش دوستت هم دعا میکنم سالم و خوب پیدا شه
سلام گلم




امیدوارم همه چیز همونجور که می خوای بشه
عکاسیتون هم مبارکه
خوشبخت باشید
راستی عروسی کی هست؟؟؟؟
عکساتو بذاری ها
ایشالا اوضاع رو به راه می شه و آشفتگی هات هم کمتر.
این روزا باید برات پر از یادگاری و خاطرات خوش باشه.
بهترین روزها رو برات آرزو می کنم
اشکالی نداره قربونت شم عروس خانوم خوشمل
یعنی چه جوری گم شده ؟ چند سالش بوده ؟ بیچاره خانواده اش . اگه پیدا شد زود بنویس باور کن خیلی براشون ناراحت شدم . هر وقت یه اطلاعیه گمشده تو روزنامه یا در و دیوار می بینم خیلی دلم میگیره . بی اطلاعی از وضع عزیزشون از همه چی بدتره.
حدودا سی سالست. صبح رفته سرکار و دیگه برنگشته :(((((
یعنی واقعا گم شده ؟




زل زده بودم به عکسه یه ذره فچ کردم بعد فهمیدم عکس خونتون این نیست ! ولی امیدوارم به همین قشنگی و دلبازی باشه

این قصه زندگی ما داره به مال شما شبیه میشه . ولی الان مخالف اصلی بابای منه 
مستانه جونم خونه گرفتنت هم مبارککککککککککککککککککککککککک
چند دیقه همیجوری
حتما عکسشو بذار اینجا
من و لوک هم عاشق یه خونه تو دل طبیعتیم
مستانه
بدجورییییییی هم مخالفه
در مورد کابوس هم نمیدونم چی گم
...


من از بچگی خیلی کم کابوس دیدم
اونم مربوط به
حتی اسمشم نمیخوام بیارم
من همش خواب هیجان ناک باحال میدیدم
کلی هم حال می کردم
مستانه من چی کار کنم





نظر قبلی هم مال من بود راستی
سلام مستانه جون...
فکر می کنم حال و هوای روزهایی که میگذرونی باید همین جوریا باشه...
یعنی هر کسی رو که اطرافم بوده دیدم همین طور بوده...
امیدوارم به بهترین شکل بگذره و خاطره های قشنگش براتون بمونه...
در مورد برادر دوستت هم اول متاسفم که این اتفاق پیش اومده و از خدا می خوام مشکلی نباشه
دعا می کنم زود زود برگرده خونه اش و خونواده اش از نگرانی بیرون بیان...
لحظه هات شاد عزیز
سلام مستانه
برای برادر دوستت از ته دل دعا کردم شاید تا الان خبیری شده باشه واقعا سخته
اما مستانه امدم دعوات کنم من می دونم که تو ناگزیری بعضی از اتفقات تاثیر در تو میزاره اما حال هوای اینجا یک کمی تغییر کرده از اون شور خبری نیست اضطراب میگیرم اینجوری نباش سعیتو بکن مستانه همیشگی ما باش
مال استرسه که داری آروم باش و به کارات سر و سامون بده تا آشفتگیت بره

واسه داداش دوستت هم خیلی ناراحت شدم دعا میکنم ایشالا زود برگرده هر جا که هست صحیح و سالم
ما هم درک میکنیم عزیزم به فکر آقا متینت و کارات باش گلم
سلام گلم...
نمی دونم دلیل به هم ریختگی این روزهات مربوط به شرایط طبیعی هر عروسی قبل از عروسی می شه یا نه.اما می خوام بدونی که منم همینطورم.
گلم لباس عروسم پارچه ش حدود ۱۸۰-۱۹۰ شد.البته با تور و شنل.که روی هر دوش کار می کنه.فکر می کنم کلا ۴۰۰ تومن دربیاد.پاتختی هم پارچه شحدود ۵۰ تومن شد.هزینه دوختش رو فعلا نمی دونم!
مواظب خودت باش عروس گل
اندکی صبر سحر نزدیک است