یکی دو بار بیشتر ندیده بودمش و شاید سه چهار تا کلمه بیشتر باهاش حرف نزده بودم. اما همیشه باهاش احساس نزدیکی میکردم. شاید چون نوشتههاش رو میخوندم و از حال و روزش خبر داشتم.
اما یهو دیگه ننوشت. دیگه هیچ خبری ازش نداشتم. نگرانش بودم اما هیچ راه ارتباطی باهاش نداشتم.
چند وقت پیش خیلی اتفاقی پیداش کردم. خودش رو نه، وبلاگش رو.
میرفتم بهش سر میزدم و براش کامنت میذاشتم اما میترسیدم بهش بگم من مستانهام. میترسیدم دلش نخواد من بخونمش. می ترسیدم دیگه ننویسه. اما از اون طرف هم عذاب وجدان داشتم و هم دلم میخواست رابطهام رو باهاش بیشتر کنم.
یه روز دلم رو زدم به دریا و همه چیز رو بهش گفتم. ظاهراً ناراحت نشد و من خیلی خوشحال بودم که می تونیم رابطه ی بیشتری باهم داشته باشیم.
دو هفته پیش دیدمش. بعد از سه چهار سال.
خیلی بزرگ شده بود. خیلی پخته شده بود.
دچار دوگانگی شده بودم. بین شناختن و نشناختنش. بین اینکه دارم یه دوستی قدیمی رو ادامه میدم یا دارم یه دوستی جدید رو شروع میکنم.
دچار دوگانگی شده بودم. بین ظاهر شاد و دل غمگینش.
خیلی عوض شده بود. خیلی دوستداشتنیتر از اونی بود که من این چند سال تصور میکردم. رابطه باهاش واقعا برام جذاب و دلپذیر بود.
دوستت دارم آسمونی
بهترین روانشناس و مشاور برا آدم درون خود آدمه چون هیچ روانشناس و یا مشاوری نمیتونه واقعا خودشو جای تو قرار بده تا برات تصمیم بگیره
تازه اگه اشتباه نکنه
یه سری پند واندرز که یه خودت همشو حفظی نثارت میکنه
به خودت اعتماد داشته باش
این خودت هستی که باید آینده ات رو بسازی
مستانه خانم
طبیعتا مشاور رو برای خودم نمی خوام. چون نه نوجوونم و نه توی دوره بلوغ
مستانه جان تبریک می گم! پیدا کردن یه دوست قدیمی خوب یا به دست آوردن یه دوست همدل جدید هر دو مثل دری هستن به یه دنیای جدید و سرشار از رمز و راز هیجان... خوشحال باشی!
در مورد مشاور هم متاسفانه من اطلاعاتی ندارم.
ای وای به این زودی بچه دار شدی و به سن بلوغ رسید ؟؟؟؟
کجاش زوده!!!
خیلی قشنگه آدم بعد از مدتی یکی از دوستان خوبش رو ببینه.....چقدر وقتی این پستت رو خوندم دلم برای دوستان قدیمیم تنگ شد....
......
مشاوره برای دوران بلوغ حتما لازمه... بیشتر هم برای خانواده ها....اما متاسفانه تهران کسی رو نمیشناسم...
هه لو!

دوستیهای قدیمی خوبیش اینه که با هم بزرگ میشیم... حالا حتی اگه این قدیمی ۴ سال باشه!
مستانه تو زودپز گذاشتی بچه رو؟! چقدر زود این بچه ها بزرگ میشن!
چه قدر دیدن یک دوست هر چند که خیلی هم نزدیک نباشی به آدم حس خوبی می ده. دلم از این حسهای خوب می خواد.
متاسفانه کسی رو نمی شناسم که مشاوره نوجوانان باشه

این پستت خیلی صمیمانه بود
من چی بگم؟ هان؟؟؟؟الان من چی دارم که بگم؟ خیلی خیلی خیلی دوستت دارم مستانه... مرسی... از همه چیز ممنونم.... برای دوستیمون جاودانگی آرزو میکنم...

راستی لاستمونم تموم شد... دقت داری که کار زندگی تعطیل و فقط سریال میبینیم؟
خیلی باحاله جدی ... مرسی که دادی ببینم دوستم جان
تبریک...