بعضی وقتها هست، که حس میکنی خدا نعمت رو بهت تموم کرده!
امروز از اون وقتهاست!
خدایا شکرت!
من هم سعی می کنم اونی باشم که باید باشم!

من گره خواهم زد چشمان را با خورشید،
دلها را با عشق،
سایهها را با آب،
شاخهها را با باد
و به هم خواهم پیوست خواب کودک را با زمزمه زنجرهها
بادبادکها به هوا خواهم برد
گلدانها آب خواهم داد...
منم خدا رو شکر میکنم که تو امروز اینقدر خوشحالی و احساس خوشبختی میکنی دوست جونم

شعرت هم خیلی قشنگ بود
امیدوارم که همیشه روزگار بر وفق مرادت باشه مستانه جان
سلام مستانه جان. خدارو شکر. ایشالا همیشه از همین روزا باشه !
من چند روز نبودم میشه این پسورد رو برای منم ایمیل کنی لطفا
سلام مستانه جون
)
من همون سمیرای خاموشم (همیشه می خونم اینجا رو ولی کامنت..
میشه منهم رمز نوشته هات رو داشته باشم؟
من رمزتونو ندارم اگه ممکنه بهم بدین .نظراتم تایدیه و تاید نمیشه
http://0neandone.blogsky.com/
گیتی
مسی حکایت همون کولی بازیهاست
خوش باشی ننه
ای کاش میتونستید دست منم تو دست این دختر خانومی که نمیدونم چطور بهش بگم دوسش دارم گره بزنید
همیشه تحت عنایت الهی باشی
مستانه عزیر مرسی که پس رو بهم دادی . دو قسمت و این پست آخر را خوندم . در مورد بازی روزگار خیلی سوال توی ذهنم ایجاد شد . البته صبر میکنم تا تمام ماجرا را تعریف کنی و بعد اگه اجازه بدی بپرسم . البته سوالم بیشتر در مورد ابهامات ذهنیه خودمه و قصد دخالت در روابط خصوصی تو رو ندارم .
چه حس خوبی داره این عکس.
الهی شکررررتتت... خدای بزرگ و مهربون شکر... مستانه با این پستت شادی رو مهمون دلم کردی...
سلام مستانه جون
میشه منم رمز رو بدووووووونم
اجازه هست به منم بگی؟
دوباره سلام
اگه میشه نحوه رمز دار کردن رو به منم یاد بدی خانومی
عزیزم ادامه ی بازی روزگارو نمی نویسی؟
این حس رو تجربه کردم مستانه .... خیلی خوشاینده ... دلت میخوای بری تو کوچه داد بزنی !!!! به همه بگی که چقدر خوشبختی .....
پس چرا واسه من این اتفاق نمیوفته خودخواهی اما همیشه نظاره گریم چرااااا؟؟؟؟؟؟راستی دعام کن مشکلم حل شه...منم با اجازت لینکت کردم مستانه جون
یوهووووووووووووووووو مرسی که به من اعتماد کردی
چه بادکنکای خوشگلی تو دلت پرواز میکنن
مستانه جون بخاطر رمز ممنون خانومی.
منم دلم خواست !!



خیلی ..
منطقه ی ازاد در دانشگاه ما ... !
احتمالا فردا شب دانشگاه کرج رو نشون میده یعنی دانشگاه ما !!
یعنی چی که ادم دوست داره بخونه اما رمز نداره؟؟؟



کامنتهای وبلاگت باز نشد. آدرس ایمیلت هم مشکل داشت.
مستانه منم رمز ندارم بگو چیکار کنم حالا
منم میدی ؟
منو یادت هست هنوز دخمل ؟
شعر قشنگی بود لذت بردم
مستانه جان هر چی اسم رمزو می نویسم میگه اشتباهه صحیح نیست هم با حروف بزرگ امتحان کردم هم با حروف بزرگ.
آتشزدی در عودِ ما
نظاره کن در دودِ ما !