سلام مستانه گلم...به خاطر شما دوستای نازنین که بلاگفا براتون فیلتره ...پرشین هم مینویسم... میخواستم رمز رو برات بزارم...اما چطوری میشه اینجا رو خصوصی فرستاد...هر چی دنبالش گشتم ندیدم...
سلام ... چشمت روشن مستانه جان ... رسیدن آقا متین به خیر و شادی ... مستانه خیلی حیف شد که نتونستم بیام ... برای کشیدن بخیه های بابا رفته بودیم مطب دکتر ... متاسفانه شستشوی زخم و پانسمان و مشاوره دکتر خیلی طول کشید و من به قرار نرسیدم ... امکان خبر دادن بهت رو هم نداشتم ... شب از خونه باهات تماس گرفتم اما موبایلت رو جواب ندادی ... پیش شماره ۴۴۰۵ ...
به متین: سلام و رسیدن به خیر... خوشحالم که بالاخره ایام هجران به سر اومد به مستانه: سلام عزیز دلم ... چشمت روشن... اول اینکه اون روز واقعا خوش گذشت و دیدن بچه ها خیلی خوب بود... مرسی که زحمت کشیدی و این قرار رو ترتیب دادی... دوم اینکه چه خبر سوغاتی؟ سوم اینکه دوستت دارم
مستانه خانم سلام... نمی دونم... شاید چون یه جایی بحث از زغال اخته و ... بود... من فقط سوال کردم...معذرت می خوام اگر ناراحت شدین. منظور بدی نداشتم... شادی روزهای زندگیتان مستدام...
به به! به به! دیگه دلت چی میخواد مستانه جون؟! برو یه اسفند برای خودت و زندگی خوبی که خدا رو شکر داری دود کن خانومی
تیترتون منو یاد کریستین بوبن انداخت...واژهاتونم به قشنگی احساسات اون بود...
طی شدن این هفته دوری و لذت قشنگ دیدار مبارکتون...
خوشحالم که همه ی این دوری این چنین زیبا به وصل میرسه ...تموم این خوشبتی گوارای وجودتون
احساس این دور شدن ها رو هم گاهی باید تجربه کنی/تا بتونی لذت دیدار رو حس کنی!!اومدن؟.....چشمتون روشن.
سلام مستانه گلم...به خاطر شما دوستای نازنین که بلاگفا براتون فیلتره ...پرشین هم مینویسم...
میخواستم رمز رو برات بزارم...اما چطوری میشه اینجا رو خصوصی فرستاد...هر چی دنبالش گشتم ندیدم...
سلام ... چشمت روشن مستانه جان ... رسیدن آقا متین به خیر و شادی ...
مستانه خیلی حیف شد که نتونستم بیام ...
برای کشیدن بخیه های بابا رفته بودیم مطب دکتر ... متاسفانه شستشوی زخم و پانسمان و مشاوره دکتر خیلی طول کشید و من به قرار نرسیدم ... امکان خبر دادن بهت رو هم نداشتم ... شب از خونه باهات تماس گرفتم اما موبایلت رو جواب ندادی ... پیش شماره ۴۴۰۵ ...
نویسنده: متین! خوب به سلامتی و میمنت و مبارکی! خوش باشید. چشمت روشن مستانه جون
اوووووم، خیلی میچسبه شنیدن یه همچین چیزایی از طرف یه نفر که شده تموم زندگیت.
چشم و دلت روشن مستانه جون
به به شاعرش هم که کردی مستانه خانوم ....برو براشون اسپند دود کن
وایییییییییییی بابا عضقولانه . خدایی من جای متین بودم با این متن پرواز میکردم ها !
نویسنده: متین!
چشمت روشن گلم
سلام مستانه جونم.خوبی؟خانوم چشمت روشن.دیدارای اینجوری خیلی می چسبه.می دونین میگن اگه خورشید همیشه بهت بتابه تمامه اون مزایا و خوبیاش برات عادت میشه یه لحظه ابر کافیه تا بفهمی تمامیه این مزایا رو.این سفرهای کوتاه مدت هم مثله این ابرست.خوش بهتون بگذره خانومی
به متین: سلام و رسیدن به خیر... خوشحالم که بالاخره ایام هجران به سر اومد
به مستانه: سلام عزیز دلم ... چشمت روشن... اول اینکه اون روز واقعا خوش گذشت و دیدن بچه ها خیلی خوب بود... مرسی که زحمت کشیدی و این قرار رو ترتیب دادی... دوم اینکه چه خبر سوغاتی؟ سوم اینکه دوستت دارم
رسیدن به خیر . مستانه جون چشمت روشن . سوغاتیهارو بیا رو کن .
اگر امید لحضه دیدار نبود دل عاشق دوری رو تاب نمیاورد
چشمت روشن!
ای بابا منم دقت نکردم!
به به....داشته باش مستانه جان...
سوغاتی ها رو می گم
سلام رسیدن به خیر و شادی...
رفتین چهارشنبه ؟
چطور بود چه حسی داشتی وقتی بچه ها رود یدی؟
همه اومدن ؟
میدونم بهم ربطی نداره چون نیومده بودم ولی میشه بهم بگی
عشقتون پایدار و پایدارتر.
شرمنده که چهارشنبه نتونستن بیام. همش دلم پیش شماها بود
واااااااااااااااااااااااااااااییییی.........








فوق العاده بوووووووووووووووووود....
هزاران دروووووووود.....
مستانه خانم سلام...
نمی دونم... شاید چون یه جایی بحث از زغال اخته و ... بود...
من فقط سوال کردم...معذرت می خوام اگر ناراحت شدین. منظور بدی نداشتم...
شادی روزهای زندگیتان مستدام...
امیدوارم که سفرشون به خوشی به پایان رسیده باشه و در کنار هم خوب و خوش باشید...چشمت روشن مستانه جون...
آخرش اقرار کردیا!
من معنای این جمله ها رو با تمام وجود می فهمم مستانه...