اساسا تصمیم گرفتم که خونهتکونی نکنم! نه امسال که هیچ سال دیگهای! حیف نیست آدم این روزای قشنگ آخر اسفند رو به خودش تلخ کنه و به جای اینکه بره بازار و هفتحوض و مردم رو نگاه کنه که با چه شور و حرارتی دارن واسه عید آماده میشن، بنشینه توی خونه و کابینتها رو مرتب کنه؟
تنها کاری که میکنیم اینه که من پردهها رو میشورم و متین هم شیشهها رو پاک میکنه و یه گردگیری و تموم!
گفتم متین، یادم افتاد خیلی وقته میخوام یه چیزایی راجع بهش بگم.
من وقتی با متین ازدواج کردم، عاشقش بودم ولی اصلا نمیشناختمش. من دقیقا عین تمام عشقهای دیگه چشمهام رو، رو به واقعیت بسته بودم و توی رویاهای خودم زندگی میکردم.
اما حالا، بعد سه سال که دیگه اون هیجان و شور اولیه کم شده و چشمهام رو به واقعیت باز شده، دارم متینی رو میبینم که با اون چیزی که من فکر میکردم خیلی فرق داره. متین خیلی خیلی بهتر از اون چیزیه که من فکر میکردم و حس میکردم و میدونستم.
و هر روز و هر شب به خاطر این نعمت خدا رو شکر میکنم.
یه نعمت دیگهای هم که خیلی به خاطرش خدا رو شکر میکنم اینه که بهار رو و البته این سیزده روز عید رو آفرید. نمیدونم چرا ولی انگار آدم به ته سال که میرسه انرژیش هم ته میکشه.
اصلا به نظرم اگه این سیزده روز نبود، زندگی یه چیزی کم داشت.
حالا که ازش تعریف کردی معلوم شد که بلیط رو واسه ی هفته ی دیگه یک شنبه رزرو می کنیم ؟ آره؟
بعدشم هفت حوض رو خوب اومدی فقط ساعتشم بگو من زود پیدات کنم
پرده رو هم حتما حتما بشور که اجر معنوی داره خدائی
منم فک نمی کنم هیچ وقت خونه تکونی کنم تا زمانی که عروس دار شم ایشالله
در مورد یکشنبه باید بگم که فعلا پول نداریم! حالا ببینیم تا اون موقع فرجی میشه یا نه.
هفت حوض رو منم موافقم...خیلی این روزا باحاله
خیلی خوبه حالا که متین رو بهتر شناختی می بینی که خیلی بهتره از اون چیزیه که فکر می کردی
جلو جلو سال نوت مبارک خانومی
سال خوبی داشته باشی
خیلی زوده برای تبریک عید...
خودت رو معرفی نمی کنی؟
یک شنبه می بینمت! جایی قول ندین ها...
همسرم بلیط رزرو کرده...
پول مول هم بی خیل آبجی
قربونت
اگه رزرو کردین که دیگه چاره ای نیست! حتما خودتون فکر پولش رو هم کردین :دی
می خوای پرده ها رو من بشورم، تو شیشه ها رو پاک کنی؟
یعنی می گی بیخودی این همه هندونه گذاشتم زیر بغلت؟
:)) خیلی از کامنت متین خندیدم... اونقدر که یادم رفت وقتی کامنت دونیت رو باز می کردم چی میخواستم بگم....
چی بود حالا کامنتت؟
بیربط: به رنگ ارغوان رو از دست نده!
بیربط: اونجایی که قرار بود بری رفتی؟
آهان... میخواستم بگم عشق واقعی همینه... به مروز زمان و با شناخت بیشتر عمیق تر می شه... و البته پخته تر...
پاسخ بیربط: آره ! خیلی رفتارشون خوب بود... اصلا به روم نیاوردن....
پاسخ بیربط: چه خوب! خوشحال شدم :)
بیربطتر: هنوز اطلاع ثانوی نشده؟
عاشق وبتم خانمی
ممنون ندا جان
من نظرم اینه که پنجره ها هم تمیز کردن نمیخواد! ... از پشت پردا دید نداره که! ...
حالا اصلاْ اگه خونه تکونی و تمیزکاری انجام نشه عید نمیاد مگه؟! ...
اینها حرفهای من در سالیان گذشته به مامانم بوده ...
حالا فکر کنم که باید برای این آخر هفته و یا آخر هفته ی بعدی برای عزیز مهربون برنامه ریزی کنم که پنجره ها رو تمیز کنه
منم مواظب نردبون میشم و باهاش حرف میزنم که حوصله اش سر نره
اینم ایده خوبیه! به هر حال یکی باید مواظب این مردها باشه که خرابکاری نکنن!
منم که اساسی با خونه تکونی مخالفم . فقط با این همه دوده که نشسته روی فرش هال و روی پرده اتاق خواب نمیدونم چه کنم ؟ مجبورم بدم بشورمشون .
خوشبختیتون مستدام . تا باشه از این شناختها .
هنوز یه سال هم نشده سایه! زوده حالا! فرشت خراب میشه
نه... نفس اون حرکتت بد نبود، ولی اگه نیتت این بود که شیشه ها رو من بشورم و تو پرده ها رو بدی خشکشویی کور خوندی!
نه تنها نیتم، که هدف و مقصودمم همین بود
امروز صفحه ی نظرات بیشتر شبیه ِ توئیتر شده
همه هی توئیت میکنن
تو هیچ می دونی چی کار داری می کنی؟ داری از یه سایت فیلتر شده حرف می زنی!!!
مگه نمی دونی صحبت کردن راجع بهش هم خلاف قانونه؟ مواظب باش نیان بگیرنت
;)
این ۱۳ روز رو + روزهای تعطیل بی شمار وسط سال رو دولت محترم زحمت کشیدن و تصویب کردن نه حدای بیچاره..
خدا کی گفته ۱۳ روز بخورید و بخوابید و چرخهای اقتصاد و تولید رو بخوابونید و مدام هم غر بزنید که فروردین اصلا ماه خوبی نیست و بی برکته؟
اما به هر حال..
ایشالا که خسته نباشی و همیشه پر انرژی..اما اگه هستی این چند روز تعطیلی پیش رو بهت خوش بگذره..
من اگه جای متین بودم اضافه کار می موندم و پولشو می دادم یکی شیشه ها رو تمیز کنه..خدائیش خیلی ظلمه!!!
الان فک کردی اینا رو بگی من می گم دست دولت درد نکنه؟ نه امکان نداره!
چه ظلمی؟ به جای اینکه دو ساعت بیشتر از مستانه اش دور باشه، دو ساعت زودتر میاد پیشش و دور هم، حالا یه چندتا شیشه هم پاک می کنه.
خیلی خوبه که به این نتیجه قشنگ رسیدی در مورد همسرت...
منم باهات موافقم و به شدت این سیزده روز رو دوست دارم
ظاهرا در مورد خونه تکونی باهام موافق نیستی. البته از سیندخت با سلیقه نمیشه همچین توقعیم داشت!
دخترم این چه سبک نوشتنه:
...عاشقش بودم ولی اصلا نمیشناختمش. من دقیقا عین تمام عشقهای دیگه چشمهام رو، رو به واقعیت بسته بودم...
تا وقتی بیام سر پاراگراف بعد کلی فکر و خیال کردم که ای بابا یه زندگیه دیگه داره به بن بست میرسه(بسکه این مدت از این خبرها شنیدم)
از این به بعد وقتی قلم میگیری دستت فکر قلب خواننده رو هم بکن
بهترینهارو برای تو و هسرت و زندگی مشترکتون آرزو میکنم
اتفاقا من چون آزار دارم این جوری نوشتم!
ممنون عزیزم. منم آرزو می کنم و تا خیلی زود همراه زندگیت رو پیدا کنی و در کنارش به آرامش برسی
ای گل گفتی چیه ادم بشینه خونه تمیز کنه منم عاشق گشتن هستم
فک کنم نسل ما کلا این سنت پسندیده رو حذفش کنه بسکه نسل تنبلی هستیم.
عشقتون مستدام!
اما فقط شور و شوق عید می تونه بعضی تنبلا رو واسه کار خونه حرکت بده اون نباشه که کلا تعطیل! حتی اونم نتونسته البته باعث شه من خونه تکونی کنم تو این دوسال! لازم نیست که! چه کاریه هی کابینتها رو بریزی وسط دوباره بچینی؟ هروقت احساس کردی توشون شلوغ شده می تونی یکی یکی با حوصله تمیز کنی.
پس تو هم از خودمونی ;)
چه ظلمی؟ به جای اینکه دو ساعت بیشتر از مستانه اش دور باشه، دو ساعت زودتر میاد پیشش و دور هم، شیشه پاک کردن مستانه اش رو هم می بینه و لذت می بره و به داشتن چنین همسری افتخار می کنه...
:))
متین اصلا تو تا حالا شیشه پاک کردی ببینی چه کیفی داره؟
هههههههه چه خوب، منم در مورد آقاهه به همین نتیجه رسیدم، خیلی بهتر از اونیه که عاشقش شدم!
اما در مورد تعطیلات اصلا باهات موافق نیستم! وقتی بچه بودم خیلی دوسش داشتم اما الان نه! خیلی کسالت بار و کشدار و طولانیه!
خدا رو شکر تو هم به همین نتیجه رسیدی...
طولانی و کشدار؟ دلت میاد؟
خدا رو شکر که به این نتیجه رسیدی...
ممنون
من شیشه هام رو خیلی وقته پاک کردم، روزنامه و دستمال و رایت رو هم خیلی وقته آویختم!
لذتش رو هم بردم...
ولی اگه شما دستور بدی...
.
.
.
.
.
.
بازم کور خوندی! D:
واقعا فک می کنی اون دوتا شیشه ارزش اینو داره که من رو به خاطرش ناراحت کنی؟
پاسخ بیربط تر: هان؟
هیچی ولش کن!
یعنی اگه الآن من فکر میکنم هم میشناسمش هم دوستش دارم خیالبافی میکنم؟!
نه یک کمی می شناسیش ولی بعدا خیلی بیشتر می شناسیش، اونقدر که فکر می کنی اون موقعها اصلا نمی شناختیش.
هانیه نمی دونی چقدر خوشحالم. کاش این سلانه هم زیر بار می رفت :)
وااااااااااااااای خدا منو بکشه اگه ناراحتت کردم... ببخش تو رو خدا مهربون همسر...
می خواستم یه خورده شوخی کرده باشم باهات...
منو که می شناسی.... طاقت یه لحظه ناراحتیت رو ندارم...
تو که می دونی من اینجور آدمی نیستم که بخوام ناراحتت کنم و می دونی که تو رو خوب می شناسم... می دونی که به روشهات کاملاً آشنایی دارم... می دونی که من خودم این کاره ام...
.
.
.
.
.
.
پس کور خوندی...
ببینم تو شب می خوای بیای خونه یا نمی خوای؟
:))))))))))))))))
یادم رفت چی میخواستم بگم:دی
آهان
نمیدونم که خودم بعدا چه شرایطی خوام داشت، ولی اینم یه سنت قشنگه
خونه تکونی رو میگم
...
اصلا من یه پیشنهاد دارم بیان هفته آخر سال رو تعطیل اعلام کنن، مردم برن خونه هاشون و کار عید انجام بدن و با فراغ بال خونه تکونی کنن:دی
خوب بید؟
نه! من اگه هفته آخرم تعطیل باشم بازم خونه تکونی نمی کنم. بگم!
آدم یاد سریال های خانوادگی می افته! هر وقت به یه شناخت ِ بیشتری رسیدین و معلوم شد کی پنجره ها رو پاک میکنه، یه اطلاعی بدین خانواده ی ما رو از نگرانی در بیارین...
من یه پیشنهاد بهتر دارم ولی...
شستن پرده کافیه! پنجره ها که اون طرفا یا برف می زنه یا بارون پس بیخیال ِ هردوتاشون!!! وقتشو بذارین برین ارغوان رو ببینین و حالشو ببرین بابا... بعد عید اون وقت ما میایم کمک
اینم پیشنهاد خوبیه. موافقم
همش در پس تغییری دیگه چه کنمت ... خدا شوهر های خوب را برای زنان خوب حفظ کند انشالله
زنان خوب رو هم برای همسرانشون...
من منتظر عید هستم می دونی چرا؟ چون امسال واسه اولین بار شرکت هفت روز تعطیلی بهمون داده سالهای پیش فقط روز اول عید تعطیل بودیم مستانه جونم...
وااااااای چه وحشتناک! یعنی انقدر کار دارین؟
بازم خوبه امسال درست شده...
من موافقم....همه قشنگیها رو فدای شستشو میکنیم....فقط پرده و شیشه....گردگیری.....منم همین کار رو میکنم....توافق؟!
توافق...صددرصد...
:)
...آره. امشب هم میام خونه. چطور مگه؟ مهمون داریم؟ میوه بگیرم؟ چیز دیگه هم اگه نیاز داری بگو.
فقط یه شیشه پاک کن بگیر و یه کم روزنامه! خودم بهت یاد می دم چه جوری ازشون استفاده کنی
salam aslan ba 7 hoz hal nemikunam bishtar ba adama barkhord mikuni hauy yeki behet tane mizane
khosh hal misham be manam sari bezani
متیننننننننننننننننننننننننننننننن
مستانهههههههههههههههههههههههههههههه
سرم رفت..
به جون مامانم اگه یه عصرونه به من بدید جمعه بعد از کنکورم میام شیشه هاتونو پاک می کنم..در نهایت آرامش و لبخند بر لب کشتید همدیگه رو شما دو تا..
میبینم که اینجا حسابی گیسو گیس کشی بوده.متین خان لطفا شاخو شونه نکشین زیرا خودتون باید شیشه هارو پاک کنین
مستانه جون حرفت خیلی خوبه.خونه تکونی به درد نمی خوره این روزا.الان خرید خیلی میچسبه
چه خونه تکونی عشقولانه ای