آدرس جیمیلی رو که فقط برای وبلاگم ازش استفاده میکنم دادم به facebook که از لیست contactهام کسایی رو که توی فیس بوک هستند نشونم بده. یه لیست بلند بالا برام آورد و همین جور که داشتم یواش یواش عکسها رو نگاه میکردم و میومدم پایین یهو چشمم خورد به یه عکس آشنا و البته یه اسم آشنا. باورم نشد اما هرچی بیشتر بررسی کردم مطمئنتر شدم. خودشون بودن، آقای رئیس عزیز...
واقعا نفهمیدم اسم ایشون قاطی contactهای اون ایمیل چی کار میکنه. چون وقتی اسمی وارد اون لیست میشه که یا من بهش ایمیل زده باشم، یا ایشون به من ایمیل زده باشه یا توی گودر ادشون کرده باشم یا ایشون من رو اد کرده باشن. که مطمئنم موارد یک و دو و سه رخ نداده و بنابراین مورد چهارم رخ داده. و از اونجایی که من توی گودرم وبلاگ خودم رو شیر می کنم این می تونه معنیش این باشه که ایشون توی یه برهه از زمان وبلاگ من رو خونده باشن یا هنوز هم بخونن!
با ترس و لرز رفتم نوشتههای وبلاگم رو زیر و رو کردم که خوشبختانه چیز بدی پیدا نکردم و دلیلش هم اینه که ما جز خوبی از ایشون چیزی ندیدیم.
فقط یه جاهایی از بیپولی ناله کرده بودم که امیدوارم توی افزایش حقوقمون موثر باشه و البته اگه یه لطفی هم بکنن و توی شرکت یه پارکینگ به ماشین ما اختصاص بدن واقعا ممنونشون میشیم.
دیگه عرضی نیست جز آرزوی سلامتی برای شما و خانواده محترمتون و آرزوی سربلندی و موفقیت روز افزون برای شرکت و ملالی نیست جز این دو روز تعطیلی و دوری از شرکت!!!
:)))))))) واااااای ممنونم آقای رئیس
یعنی خود حافظ شیراز هم وبلاگت رو می خونه؟ خدا به دادت برسه
امیدوارم بخونه حداقل!!!......
من امیدوارم این طوری نباشه
نه اون که شوخی یکی از کامنت گذارا بوده احتمالا!
سلام
خوش به حالت که آقاتون خونسرده! امیدوارم رئیست بخونتت ولی تاثیری روت نذاره که مجبور شی خودتو سانسور کنی
من امیدوارم نخونن چون به هر حال غیر مستقیم رو سانسور شدن نوشته های آدم تاثیر می ذاره
افزایش حقوق خیلی مهمه
پارکینگم خیلی مهمه. خیلی اذیت می شیم سر پیدا کردن یه پارکینگ