چه اهمیتی داره که خونهمون کوچیکه و یک اتاق بیشتر نداره؟ چه اهمیتی داره که این یه اتاق هم زمستونها بی استفاده است. چه اهمیتی داره که خونهمون بیرون از نقشه این شهره...
چیزی که اهمیت داره اینه که وقتی توی تمام شهر داره بارون میاد من میتونم شال و کلاه کنم و چکمه هام رو بپوشم و برم روی برفهای سفید و نرم و دست نخورده قدم بزنم و بدوم و بازی کنم و عکس بگیرم و تصویر هیچ ماشین و هیچ آدمی و صدایی جز صدای گنجشکها توی پس زمینه عکسهام نباشه...
پ.ن۱: اینا رو بیشتر برای خودم نوشتم که چندوقته زده به سرم که امسال از این خونه بریم!
دل من برف ندیده هم آب شد!
می خوام هر طوری شده یه خونه بگیریم .یکی هم دیدیم طبقه چهارم بدون آسانسور یک خوابه تو منطقه مامان اینا که تو شهرمون یه محله خوب و ساکت و بافرهنگیه... با اینکه معایب داره..یه خوابه بودن و طبقه 4 ولی می دونم توش پر از آرامش خواهد بودو ما هم به آرامش می رسیم مهم همینه مهم آرامش 3 نفریمونهط
اِفـآ ؟!
ـآ . . . "
"
چهِ این ع ـَکس ِ با نـَمَکِ جـُداً . . . مـَن اینجـآ بودَمـ
عـُمراً دِل میکَندَمـ اَز اینجـ
بـازَمـ خوفـِ شـُما حَدَاقـَل ایرونـین . مـَن ِ بَخ بَخ
اُفتادَمـ اینجـآ "
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت ..
من موندم این خونه شما کجاست... از خیلی جهات خوش به حالتون
نوشته خیلی قشنگی بود
چقدر این مطلبت رو دوست داشتم عزیزم. واقعا عظمت باید در نگاه تو باشد
عزیزم خودت بهتر ازمن میدونی ، چیزی که تو داری احتمالا برای خیلیا فقط یک رویاست ...
می گم خیلی جای نازی ه. ولی رفت و آمد سخت نیست؟؟
کلن خوشگل نوشتی با این عکس ناز
من که عاشق ایوونتون شدم
این عکس چرا اینقدر قشنگه؟