کارِتون رو دوست ندارین؟ فکر می کنین محیط کارتون خیلی مزخرفه؟ حالتون از همه چیز به هم می خوره؟
محل کارتون که خارج از شهر نیست، هست؟ یه جایی که پر از کارگر و بنا و ... باشه؟ یه جایی که همه مرد باشن و مدتها باشه هیچ زنی رو اون دور و بر ندیده باشن و وقتی یه زن رو می بینن با چشمهای وقیح زل می زنن بهش؟
اتاقتون کوچیکه؟ همکارهاتون رو دوست ندارین؟ بدتر از یه اتاق 6*8 که 20 تا مرد چینی توش کار می کنن که نیست؟ هست؟ بدتر از این نیست که از صبح تا عصر چند نفر بلند بلند با هم حرف بزنن و شما حتی نفهمین که چی می گن؟
میزتون چوبیه؟ فلزیه؟ راحت نیستین؟ بدتر از این نیست که دو طرف یه میز یه متری چهارنفری نشسته باشین؟
چایی چی؟ دور و برتون پیدا میشه، نمیشه؟ بدتر از این نیست که آب قابل آشامیدن هم پیدا نشه؟
اصلا از همه اینا بگذریم...
تا حالا هیچ وقت موقع کار اضطراب داشتین؟ یکسره نگران بودین که اگه الان فلان تست رو انجام بدین و فلان آزمایش رو بکنین، یهو همه چینیها بلند شن بیان بالای سرتون و با یه زبون هچل هف باهاتون دعوا کنن که چرا سیستمهاشون رو بهم ریختین!
تا حالا جایی کار کردین که کوچکترین مشکلی که توی سیستم پیش بیاد فقط و فقط شما مقصر شناخته بشین و همه نگاهها برگرده سمت شما؟
می بینم که اشک توی چشمهاتون جمع شده و دارین خدا رو شکر می کنین که کار خوب و محل کار خوبی دارین!
:))))))))))))))))))
من که روشش رو دیروز یادت دادم! گردن نگیر...! به همین راحتی... اگه تونستن بیان ثابت کنن که تو بودی! اصلاً تو هم شروع کن به فارسی جواب دادن!
مستانه جون واقعا خدا قوت
بله توصیف محل کار من بود :(
یعنی اینی که گفتی محل کارت بود ؟ خدا به دادت برسه اما منم با آقا متین موافقم جوابشون را به فارسی بده
محل کار من بیرون شهر...دور تا دورمون ساختمون سازی کارگر..اما خانوم تو شرکت هست...با چینی هم سر وکار ندارم..کارمم شده کپی پیست...دوستش ندارم....دوست داشتم جای تو بودم و گرهی و باز می کردم...
البته نمی دونم...در عمل چی از آب در می آم..اما خب..مدت هاست..حس مفید بودن ندارم..و این خوب نیست..
محل کار کی اینطوریه الان؟ /-:
در جواب دوستمون fafa:
آره. چینیها خیلی آدمای خنگ و تنبلین.
حتی به خودشون زحمت نمیدن فارسی که هیچ، انگلیسی حرف بزنن. یا مترجم میارن یا توقع دارن تو چینی یاد بگیری یا برای خودت مترجم چینی به فارسی بیاری تا اونا راحت باشن. پررو تشریف دارن در کل.
به نظرم باید باهاشون پررو بود. یا فارسی حرف بزنی یا انگلیسی. اینکه حالیشون نمیشه مشکل تو نیست. کدوم آدم عاقلی در حالت عادی، چینی یاد میگیره آخه؟
اینجور که تو توصیف کردی دوستم اشکم درومد که
ولی راست میگی تو این شرایط کار نکردم ولی راستشو بخوای اگه قرار باشه شرایط کار سخت باشه بالاخره سخت میشه منتها نوعش و شدت سختیش ممکنه فرق بکنه
دلم کباب شد
از این به بعد هرچی گفتن تو بهشون بگو: Niha
یعنی سلام
همکارشونی
بابا آقای متین ما داشتیم نداشتیم یه دختر داشتیم اونم دادیم دست شما ببین کجاها میفرستیش دونبال روزی خدا رو خوش میاد
مستانه شیر بها گرفته بود مادرت
محل کار خودت بود ؟
اگه اره
صبر خدا بهت بده
یعنی من الان انقده خوشحالم بیکارم

آدم کار نداشته باشه بهتر از اینه که با این جماعت نفهم دپرسینگ بگیره
..........
همیشه میخونمتا ولی نمیدونم چرا حسه نظر نیست
همین که هستی و می خونی کافیه
امان از این چینی ها که هر جا میری هستن و البته زیاد هم هستن.حداقل این قسمتش رو میتونم بفهمم
من چون یه 5 سالی سابقه کار کردن با این چینی ها رو دارم، چند نکته رو میگم. شاید کمکتون کنه:
1- چینی ها دو دسته ان. یه دسته آدمایی که مدت زیادی نیست ایرانن. آدمای خوب و صادق و مهربونین. یه دسته دیگه اونایی که یه مدته ایران موندن و گرگ شدن. دسته اول که مشخصه. دسته دوم هم بعد یه مدت به محبت و مهربونی روی خوش نشون میدنو بیشتر از اینکه ازشون بدتون بیاد و حس بدی نسبت بهشون داشته باشین، سعی کنید باهاشون دوست بشین. به چشم آدمای زبون نفهم خارجی کثیف بدبو بهشون نیگا نکنید. به چشم دوست بهشون نیگا کنید. نتیجه خوبی داره مسلمن.
2- خیلی چیزایی که چینیا میگن و رفتارایی که نشون میدن، به خاطر این نیست که بخوان ما رو ناراحت کنن یا بخوان مته لای خشخاش بذارن یا کار شکنی کنن. صرفا طبق سیستم چینی خودشون رفتار میکنن. نمیدونم چینیهای شما چه جورین. ولی به این دید نگاه کنید که اونا هم مجبورن همون سوالایی که از شما میپرسن، به بالا دستی شون جواب بدن تا آخر. همیشه موقع صحبت کردن به این نکته دقت کنید که یه جوری بهشون توضیح بدین که بتونن بالا دستیاشون رو قانع کنن. با زبون ساده و به دور از حاشیه
3- وقتی با چینی ها کار میکنید، باید دقتتون چند برابر باشه. چون خدا وکیلی از ماها خیلی حواس جمع تر و دقیقترن. سعی کنید بهشون نشون بدین که ما ایرانیها توی دقت و سخت کاری، هیچ چیزی کمتر از اونا نداریم. یادم میاد چینی ها وقتی میومدن افیس ما برای قیمت دادن، بعضی وقتا از صبح ساعت 8 تا بعد از ظهر توی بدترین شرایط، روی یه صندلی کوچیک میشستن و زل میزدن به لپ تاپشون و اصلا خسته هم نمیشدن. خدا وکیلی فقط چند بار، اون هم به مدت خیلی کم، از روی صندلیشون بلند میشدن. خودشون به سختی و کار کردن در شرایط سخت عادت دارن. خیلی هم عادت دارن. اگه آفیسشون رو دیده باشین، حرفم رو تایید میکنید. پارتیشن های کوچیک، لپ تاپ کوچیک و میز و صندلی کوچیک. پس موقع کار کردن با اونا، سعی کنید مثل خودشون بشید، چینی بشید. سخت کار کنید و به سختی کارتون عادت کنید.
ببخشید اگه طولانی شد و بالای منبر رفتم...
بابت سایت ارغوان ممنونم مثل همیشه معرفیت عالی بود عاشقش شدم