خداییش من دیگه روم نمیشه اینجا چیزی بنویسم! بیام چی بنویسم؟ از احساساتم موقعی که صدای قلبش رو شنیدم بنویسم؟ یا از حسم موقعی که اولین عکسش رو دیدم؟
به خدا منم منتظر بودم احساساتم غلیان کنه و اشکهام تیلیک تیلیک بچکه! ولی نه! نشد.
روی تخت سونوگرافی، موقعی که دکتر گفت ایناهاش پیداش کردم و یه موجود بیشکل رو نشونم داد و گفت قدش 22 میلیمتره، فقط لبخند زدم. ولی موقعی که صدای تند ضربان قلبش رو از بلندگو پخش کرد و گفت 160تا میزنه، دیگه نتونستم جلوی خندهام رو بگیرم و بعد هم که متین اومد و صداش رو شنید و با هم بهش خندیدیم!
آخی ... ایشالا سلامت باشه
اینجوری که نوشتی یعنی داری میگی هنوز بی احساسی؟!
آره! همین رو می خواستم بگم
ای وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای کفتر من قلبشم می زنه...

کی بود پس می گفت من نی نی می خوام؟ می ترسم نه ماه دیگه بیای بگی یه بچه متولد شده نیم متره! منم هیچ حسی بهش ندارم..
ینی چی آخه؟
نه دیگه قول می دم به دنیا که اومد دوستش داشته باشم
زنو شوهر هر دو خوشالیییین این کوجاش بده ایا؟
دوستان نگران نباشین اگه دیدم خیلی وضع وخیمه خودم بزرگش می کنم.
همش خودم و تصور میکنم که اگه یه ضربان 160 تایی تو شیکمم بزنه چه حسی دارم، خدا حفظش کنه
نتیجه تصوراتت چیه؟ چه حسی داری؟
سلام ..
الهی که این خنده ها همیشه موندگار باشه ..
ممنونم
وای چه شیرین یادش بخیر
عزیزم
ایشالا دوباره تجربه اش کنی (اگه دوست داری البته!)
اتفاقا به نظر من تو مادر فوق العاده با احساسی میشی...اینو مطمئنم....قبلا هم بها گقتم تو یه شخصیت فوق العاده پر احساس و مهربون و عاشق داری شاید مثل خیلی ها نشون نمیدی ولی آخرشی عزیزم.
خوش به حالت بچه شما.کاش من بچه شما بودم
امیدوارم این طوری باشه که می گی روناک جان!
می ترسم وقتی برای منم پیش اومد همینطوری بشم!!
mobarake azizam,be nazare manam khande dare ta gerye,in to fahange mast ke melat ham to shadi ham to narahati geryeh mikonan,khoshhal bash ke raftaret adi boode ,akhe yani chi gerye
خب اونم اشک شوقه! به نظرم خیلی چیزی نیست که توی فرهنگ یه جا باشه، بیشتر یه حس درونیه.
ای جانممممم. خوب هر کسی حسشو یه جوری ابراز میکنه. تو هم خندیدی چه اشکالی داره. خیلی هم خوبه.
بچه ی من دوبرابر بچه توئه! فک کن
آخیش از بس مردم واسه همه چیز کلی احساسات دارن داشتم از خودم نا امید میشدم.
ولی اخرش ادم پر میشه از احساس!
نه بابا. ناامید نشو. هرکی یه جوریه. خودت رو همین جوری که هستی بپذیر.
مهم و قشنگ همینه که با خودت و احساست صادقی. فکر کنم اون کوچولو اگه این یه مورد رو فقط از مادرش یاد بگیره، خیلی خیلی بیشتر بدردش بخوره.
لطف دارین. امیدوارم این طوری بشه...
الهی که قلبش ۱۰۰ سال مثل ساعت بزنه!
قربونت برم.
ای جانم . . .
مردها یه لذت رو هیج وقت تجربه نمیکنن:
مادر شدن.
سلام
پدر بودن هم البته حس عجیبی باید باشه.
خوبه شما خندیدین من انگار که دارم فیلم مستند می بینم بعد از شنیدن صدای قلبش گفتم ااااا چه جالب
تازه تا مدت ها در اکثر مواقع هم یادم نبود که باردارم. من الان توی ماه آخر هستم و تازه یکم احساساتی شدم . براتون آرزوی سلامتی دارم
ایشالا که به سلامتی به دنیا میاد و کلی عشق براتون به همراه میاره.
man pezeshki mikhoonam! too bakhshe zanan ke boodim(bimarestane akbar abadi) avalin bar ke sedaye ghalbe bache ro shenidam ye hesse kheili khoobi behem dast dad:) ma bayad yad migereftim probe sonogeraphy ro koja bezarim ta sedaye ghalb bache ro peida konim! besh migan FHR: Feta Heart Rate!! hameye maman hayi ke oonja boodan faghat labkhand mizadand:) kasi kare khassi nakard ke alan be to beshe goft bi ehsasa!:)
l
آخی. کار شما هم به جز سختیهاش چیزای جالب هم زیاد داره.
باز خوبه سوفیا هست!
حالا صبر کن تکوناش شروع بشه و هر روز یه موجود زنده تو وجودت تکون بخوره اون وقت بهت میگم
وقتی اون شکم قلمبتو نگاه میکنی که این ور اون ور میشه دیگه نمیتونی جلوی احساساتتو ببگیری
ببینیم و تعریف کنیم!
سلام عزیزم
ممنونم قابل دونستی و آدرس جدیدت رو به منم دادی
قابلی نداشت
هنوز مونده اون حسه بیاد تو وجودت مستانه...بذار ورجه ورجه هاشو شروع کنه
منتظر می مونم
چه باحالی تو مستانه جون:)
لطف داری عزیزم
سلام. کلا خانوادگی با احساسید.
در ضمن از حالا به نی نی نخندید. من اینجا وکیل مدافعش هستم.
فک کن اون دیگه چه با احساسی می شه.
مستانه جان
وب جدیدت رو تبریک میگم
میدونم که اینجا هم ژر میشه از مطالب زیبا و دلنشین
خوففففف حقیقتش منم فک میکنم که هیچ احساسی نخواهم داشت ولی با همکارهای مامان ( اونهایی که مادرند) صحبت میکنن میگن که اولش طبیعیه ولی بعدش انقده با احساس میشی
مرسی عزیزم.
امیدوارم این طوری باشه که می گی...
چه خوب
مبارکه
ممنون. سلامت باشی.
فکر کن .. اولین عکسش . آخی عزیزم
من ولی اصلا فکر نمی کردم خنده ام بگیره.
همین خندیدن یعنی اون صدای ضربان قلب،احساستون رو قلقلک داده دیگه
آره قلقلکمون که داد واقعا!
عزیززززززززززم
همه لبخند می زنند. نگران نباش. خیلی طبیعیه. مراقب خودت و خودش باش
مرسی از دلداریت. چشم...
ایشالله که سلامت باشه و همیشه در کنار هم سه تایی شاد باشید
ممنون الی جونم
خیلی باحالین شما دو تا. من کلی به کار شما خندیدم. زنده باشید.
سلامت باشی عزیزم :)
سلام عزیزم امیدوارم سالم باشه کوچولوت همین که خندیدی کلی ذوق داشتی دیگه

راستی منم بلینک خوشحال میشم
http://manozendegi904.blogfa.com/
خاطرات من و همسرم از دوردستها
مرسی.
چشم. لینکت رو اضافه می کنم
کامنتم اومد آیـــا؟؟ الووووو
نچ!
وا پس چرا اون کامنت طولانیه که نوشتم نمیـاد آیـا؟؟؟
نمی دونم.
وووووووی خدا باورم نمیشه مستانه، تو دلت نی نی داری....حس مادرانه هم حالا میاد کم کم..من هی خودمو تصور میکنم وقتی نی نی داشته باشم حسم چه جوریه! هم مثه تو هستم هم نیستم!! نمیدونم...
در هر حال امیدوارم نی نیت سالم و سلامت باشه همیشه:*
امیدوارم این اتفاق قشنگ رو تجربه کنی و احساسات قشنگی رو تجربه کنی.
هزار تا از این پایان نامه ها فدای یه میلیمترش! عزیز خاله!
واااااای الهی من قلبون اون ضربان قلبت بشم نینی ملوسم. این مامانتم ، بگم دروغ بده یاد میگیری! داره سربه سرت میذاره هاااا وگرنه کلیم ذوقیده و خوشحال شده و یه عالمه احساس خرجت کرده. تو یه وقت به دل نگیریا نفسک اینا شوخیه! ایشالا اومدی تو دنیامون قشنگ متوجه میشی نانازم. میگم مستانه جان نمیخوای یه وبلاگ ملوس مخصوص نینیمون درست کنی؟ میخوادااا. راستی مشکلی واسه اون آدرس پیش اومده که اومدی اینجا؟ مواظب 22 میلیمتریمون و خودتم باش خانمی
من نمیدونم کامنت قبلیم چی شد؟ یعنی واسه پستهای قبلتر گذاشتم اشتباهی؟ حالا ولش کن!مستانه جان اومدم بگم که من دختر خالم که الآن نینیش 1.5 سالشه کتابهای یه انتشاراتیو از همون زمان بارداریش و بعد به دنیا اومدنش که بچه هر ماه چی میفهمه چی میخواد و کلا همه چیو ، گرفتو خیلیم راضی بود گفتم اگه دوست داشتی حتما میپرسم ازش و میگم بهت
واااااااااااااااااااااااااااااااااای
مستانه جونم
خیــــــــــــــــلی تبریک می گم
خوش به حال نی نی با این مامان و بایای گل
(چرا از این آدمک های بوس کننده نداری؟ به حال بوس)
آخخخی نازی
فکر کنم منم بخندم