متین از صبح داره با فاطمه یک گزارش مشترک آماده میکنه. حوصلهام سر رفته. دلم میخواد مثل همیشه سر به سرم بذاره و اذیتم کنه. ولی خیلی درگیر کارشه.
میز فاطمه بغل میز منه. متین تقریبا بالای سر من وایساده. هر چند دقیقه یه بار برمیگرده و چپ چپ توی مانیتورم نگاه میکنه و میگه مواظب باش دست از پا خطا نکنی.
آقای آبدارچی براش چایی آورده و گذاشته روی میز من. متین عاشق چاییه اونقدر که رفته برای خودش چایی ساز خریده که بذاره توی جهیزهی من.
تا روش رو برمیگردونه توی چاییش نمک میریزم. فقط برای اینکه بفهمم اگه دست از پا خطا کنم چی کار میکنه.
هنوز چاییش رو نخورده. باید منتظر باشم.
راستی این اردیبهشت چرا تموم نمیشه؟ من اردیبهشت رو خیلی دوست دارم ولی آخه پولهامون ته کشیده. از وقتی پول پیش خونه رو دادیم، داریم با سیلی صورت خودمون رو سرخ نگه میداریم.
- متین جان این چاییت سرد شد.
دیروز من رفتم و ته موندهی همهی حسابهامون رو جمع کردم. کلش شد ده تومن. با هزار تومنش برای خودم و مریم بستنی خریدم و حالا فقط همین نه تومن برامون مونده که با چهارتومنش باید رنگ بخریم و بقیهی کابینتها رو رنگ کنیم.
یه قُلُپ از چاییش رو خورد ولی از بس گرم کاره هیچی نفهمید.
معمولاً حقوق سربازی متین رو بیست و چهارم ماه میدن. یعنی فردا. حقوقش سی تومن بود که بعد از ازدواج نفقهی منم بهش اضافه شد و الان چهل تومن میگیره. کم هست. ولی توی این شرایط مثل یه لنگه کفش توی بیابون غنیمته.
ای بابا! انگار نمکش رو کم ریختم. تا ته لیوان رو سرکشید ولی چیزی نفهمید.
- متین چاییت سرد شده بود، نه؟ الان میرم برات یه چایی داغ میارم.
سلام مستانه جان... هر روز به وبلاگت سر می زنم... خیلی دوس دارم تجربیاتتو بخونم... فک کنم هم سنیم اما تو یه گام جلو تری فعلا وبلاگ ندارم ... ایشالا یه عالمه زندگی تون گلبهی بشه...
ممنون عزیزم. ایشالا تو هم به زودی یه گام دیگه برداری تا به هم برسیم.
بیچاره متین بیچاره با این شیطون بازیهای خانوم بلاش... آخ ما هم بد جوری به بی پولی خوردیم... چقدر با سیلی زندگی کردن سخته هاااا
آره واقعا! فکر کن متین هر روز چند تا سیلی باید بزنه تا صورت من سرخ بشه :دی
خدا نکشه تورو دختر با این کارت!! یعنی نفقه تو از نظر دولت ۱۰هزااااااااااااااااار تومنه ؟؟؟؟؟؟ ایول ایول
طبیعتا وقتی یه مرد در ماه بیشتر از سی تومن خرجی نداشته باشه زن هم حق نداره بیشتر از ده تومن نفقه بگیره.
راست راستش رو میگم!
سلام مستانه جان!
انقدر خوشحال شدم که بهم سر زدی که حد نداره!
وضعیت تو رو میفهمم
باقیمانده ی حساب ۹ هزار تومن
اما خوشحالم که خوشحالی هنوز!
امیدوارم روزهای خیلی خوبی در پیش رو داشته باشی.
ممنونم هستی جان :*
وای خدا نکشتت مستانه چه کارایی که نمیکنی تو دختر
میگما این آقا متین خیلی درآمدش بالاستا
منم گول همین درآمد بالاش رو خوردم دیگه!
امان از دست تو دختر . منم از اذیت کردن لذت میبرم .
به نظر من توی دنیا هیچ لذتی بالاتر از اذیت کردن نیست!
از دست تو دختر! آخه به اون بنده خدا چیکار داری؟ بذار چاییشو بخوره
خوب چاییش رو بخوره! ولی با یه طعم جدید!
سلام... چقدر دوستت دارم مستانه... البته یادم باشه بعدا در گوش متین یک چیزی در مورد طعم جدید برای بستنی نسکافه ای تو بگم...
نه تینا! خواهش می کنم! این کار رو با من نکن!
چای با نمک؟!!!!!!!!!!!
منم گاهی که دلم میخواد سر به سر یکی بذارم و کسی رو پیدا نمیکنم اینطوری میشم:
چرا کسی رو پیدا نمی کنی؟ همین آدمهای دور و ورت. به نظر من همه جون می دن برای اذیت شدن!
ووووووووووووووووووووووووووووووای من مردم از خنده دخمل
وای! حالا جواب آقای نارنجی رو چی بدم؟؟؟
آخی عزیزمی تو
آخه ۴۰ تومنو چیکارش میشه کرد تروخدا
میشه سه چهار روز باهاش رفت شرکت و برگشت!
یهنی چی کار نکنی که دست از پا خطا نکنی ؟
یهنی تو چایی کسی نمک نریزم دیگه ;)
سلام عزیزم
خیلی شیطونی خودمونیم
نه اینطوریم نیست!
چایی با نمک چه مزه ای داره اونوقت ؟؟؟
می خوای امتحانش کنی؟
ایییی وایییی چیکارا که نمی کنی تو دختر
راستی آپ کردما خاطرات جشن عقدم
مستانه خانووووممم...
میگما...
چقد مونده تا سربازی حاج آقاتون تموم شه؟
میخوام ببینم زندگی با سرباز عملیه؟
دقیقا اگه بخوام بگم میشه 12 روز دیگه.
منم یه بار این هنرنمایی رو انجام دادم و البته بعدش کتک نوش جان نمودم!!!!
چه وحشتناک!
ای ول / خوشم میاد از شیطونی کم نمیاریاااااا
اتفاقا من همیشه در برابر متین کم میارم.
ایشششش چقدر حرصت گرفت نفهمید!
خیلی...
با این اذیتها موافقم
:)
وای دقیقا میفهمم احساستو راجع به حقوق سربازی متین... ما هم دقیقا هر وقت آه تو بساط نداریم حقوق سربازیشو میگیره و کلی باهاش حال میکنیم...
چقدر تو شیطونی دخمر