راستش ما توی فک و فامیلمون رسم شب یلدا نداشتیم و نداریم. تازه نداشتن این رسم اصلاً هم به نظرمون عجیب نیست.
آخه مگه روز رو ازمون گرفتن که نصفه شب بریم خونهی بابابزرگ و مامانبزرگ و زابراشون کنیم.
اونم چی، بریم اونجا هندونه بخوریم؟ هندونه؟ آخه تو این سرما مگه می شه هندونه خورد؟
گفتم سرما، یادم افتاد از صبح دارم توی این اتاق یخ میزنم. یعنی الان دقیقا میدونم "سرما تا مغز استخون رو میسوزونه" یعنی چی.
آره دیگه، خلاصه تنها کاری که ما شب یلدا میکنیم اینه که اون شب رو یه دقیقه بیشتر میخوابیم.
اصلاً مگه تموم شدن پاییز جشن گرفتن داره؟؟؟
البته من نمیدونم فک و فامیل متین از این رسما دارن یا نه. راستش رو بخواین تا حالا هم ازش نپرسیدم، آخه پارسال ترسیدم اگه بپرسم، مجبور شم اعتراف کنم که ما این رسم رو نداریم و اونوقت پالتویی رو که برام خریده بود و قرار بود شب یلدا بهم بده، بپیچونه.
امسال هم که مامان و باباش نیستن که معلوم بشه رسم دارن یا نه.
البته برای اینکه متین خیلی احساس غربت نکنه، دیشب به پیشنهاد من یک کمی آجیل خوشمزه خریدیم و انار و حافظ هم توی خونه داریم.
چیز دیگهای هم لازمه؟؟؟
آها، مستانهای که بتونه شب یک کمی دیرتر بخوابه رو هم جورش می کنم.
دیگه چی؟؟؟
امیدوارم یلدا به همتون خوش بگذره...
مستانه جون به من بگو این عکس بامزه ی خوشمزه رو از کجا گیر آوردی؟.یلداتون مبارک خوش بگذره.
به نظر می اومد اهل یلدا گرفتن باشی!
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
---------------- یلدا فرخنده باد --------------------- خوش باشی ...
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل] سر بزن [لبخند]
واقعا گفتی یلدا ندارین یا شوخی کردی؟!
یعنی میشه؟
گوبای پارتی پاییزه آخه!
یلدا نام فرشته ای است ، بالا بلند . با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره . یلدا نرم
نرمک با مهر آمده بود . با اولین شب پاییز آمده بود و هر شب ردای سیاهش را قدری
بیشتر بر سر آسمان می کشید ، تا آدم ها زیر گنبد کبود آرام تر بخوابند . یلدا هر
شب بر بام آسمان راه می رفت و لا به لای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه می
کرد . گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد . یلدا شبی از
خدا پاره ای آتش قرض گرفت . آتش که می دانید همون عشق است . یلدا آتش را
در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد . آتش در وجود یلدا بارور شد . فرشته ها
به هم گفتند : " یلدا آبستن است . آبستن خورشید . هر شب قطره قطره خونش را
به خورشید می بخشد و شبی که آخرین قطره را ببخشد ، دیگر زنده نخواهد ماند .
فردا که خورشید به دنیا بیاید ، یلدا خواهد مرد . "
یلدا همیشه همین کار رو می کنه . می میره و به دنیا میاره . یلدا تولد و آفرینش را
تکرار می کنه . راستی هر وقت که خورشید رو دیدید یادتون باشه که اون دختر یلدا
است و یلدا همون فرشته ای است که روزی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت .
وااای.چطور می تونید راجع به یلدا این طوری صحبت کنید؟
با شناختی که تو این چند وقت ازتون پیدا کرده بودم اصلا فکر نمی کردم راجع به یلدا همچین نظری داشته باشید
حالا یه کم فکر کنین شاید تجدید نظر کردین.این شب اونقدر ها هم که شما می گین مسخره نیست.همونطور که قربان و غدیر و این همه عید مذهبی رو جشن می گیرین و تبریک می گین این شب رو هم سعی کنین دوست داشته باشین.هر چی باشه ما ایرانی هستیم و این جشن ها جزو تاریخمونه
امیدوارم از نظرم برداشت بدی نکرده باشید.فقط دلم سوخت که راجع به شب به این قشنگی اینطور نوشتید.البته نظرتون کاملا محترمه
بازم می گم امیدوارم ناراحت نشده باشین.هر کس یه عقیده ای داره بالاخره
موفق باشین.خدا نگهدار
التماس دعا...
سلاممممممممم:)
این عکس توئه الان؟؟؟
سلام. یلدا به من که خوش نگذشت! دچار سندرم چیز شده بودم و نتونستم جز یه کم هندونه چیزی دیگه بخورم!!
حتی انار هم نخوردم... شام هم نخوردم ...
راستی درمورد گلدونت فکر کنم بیاریش تو بهتره چون نباید خشک بشه.مال من که یه جائیه که هم خنکه هم از سرما در امان.البته روزایی که آفتاب میزنه جاشو عوض میکنم تا بتونه از نور بهره ببره. اصلا هم خشک نشده.تازه شاخ و برگ جدید و تازه هم در آورده
آها، مستانهای که بتونه شب یک کمی دیرتر بخوابه رو هم جورش می کنم.
دیگه چی؟؟؟تو باید متین را جور کنی خودت را که نمیشه