با بچههای مدرسه، همونایی که چهارشنبه با هم رفته بودیم پارک ملت، رفته بودیم یه همایشی که برای دفاع از کاندیداتوری آقای خاتمی.
اما انقدر شلوغ پلوغ بود و بزن و بکش که نتونستیم از در بریم تو و همون بیرون وایساده بودیم و دودوتا چهارتا میکردیم که کجا بریم و چی کار کنیم که یهو دیدیم آقای ا.ح.م.د.ی ن.ژ.ا.د وسط یه میدون خلوت و خالی وایساده. رفتیم جلو ببینیم اونجا چی کار داره و برای چی وایساده. بهمون گفت وایسادم که هرکی هر سوالی داره ازم بپرسه.
من و دوستامم یک کمی با هم مشورت کردیم و ازش پرسیدیم برای چی میخواد دوباره رئیس.جمهور بشه؟
اما هنوز جوابش رو نشنیده بودیم که یه عده از طرفداراش ریختن سرمون و کلی کتکمون زدن و موقعی هم که داشتیم فرار میکردیم پای فریده تیر خورد...
خلاصه اینکه توی خوابم دست از سر ما برنمیداره...
به اینکه کاندید شدن آقای خاتمی کار درستیه یا نه یا اصلاْ رای میاره یا نه کاری ندارم. ولی دلم خیلی براش تنگ شده. برای شخصیت دوست داشتنیش، برای بزرگ منشیش، برای مرد بودنش...
نمی دونم من چرا تو را این قدر زیاد دوست دارم. عجیب نیست؟
همیشه برام سورپریزی............؟؟؟؟؟!!!
کامنت بالایی و تکرار میکنم نمیدونم چرا.....
در مورد خیریه اگه میرفتم سر کار حتما یه کاری میکردم .
گیتی
منم آقای خاتمی رو دوست میداشتم
به خاطر شخصیتی که داشت
راستی من وقت نکردم
در اولین فر صت
حالا هر چقدر هم کوچیک بود
شرمنده
منم کامنت اولی رو تکرار میکنم....
مستانه دلم خدا میخواد !!
سلام مستانه جون خیلی وبلاگ زیبایی داری
خوشحال می شم قدم مهربونتو به وبلاگ منم بزاری
منتظر حضورت هستم
مستانه مستانه بحث سیاسی؟
خواب سیاسی دیدی؟
من خیلی دوست داشتم شرکت کنم ولی برنامم جور نشد امیدوارم دفعه آینده بتونم کمکی بکنم
در مورد خوابت هم مواظب باش یه وقت دیدی به جرم خواب دیدن هم رفتی...
وای چه خوابایی میبینی
خداکنه خاتمی رای بیاره مملکت از این وضع نجات پیدا کنه
یک لحظه فکر کردم واقعی بود سکته کردم
مردها مانند کش هستند...
صفحه ای دیگر از مردها در این لینک :
http://gharibe0001.blogfa.com/page/psycology.aspx
وااااااای مستانه داغ دلم رو تازه کردی
منم همیــــن طور..... من دلم تنگ شده واسه همه چیش... کاش دوباره آقای ایران بشه....
این دیگه خواب نبوده کابوسه
حالا مگه طرفدارم داره احمدی نژاد؟