مچ گیری!


بعضی روزا سر راه یه بطری شیر می‌خرم و میارم شرکت. یه لیوانش رو می‌خورم و یه لیوانش رو به دوستم می‌دم و بقیه‌اش رو می‌ذارم توی یخچال شرکت برای روزای بعد.

ولی چندوقتیه روز بعد که میام بقیه شیر رو بخورم می ‌ینم ارتفاع شیر توی بطری به طرز قابل توجهی پایین رفته.



امروز اما یه ایده‌ی جالب به کار بردم برای اینکه مچ طرف رو بگیرم. اونم این بود که بعد از اینکه یه لیوان شیرم رو خوردم و یه لیوان دوستم رو هم براش ریختم یکی دو قلپ هم با بطری خوردم و از اونجایی که من امروز بدجوری سرما خوردم، دو حالت پیش میاد.


یه حالت اینکه فردا میام و می‌بینم بازم شیر بطری کم شده و البته این بار یه نفر به شدت عطسه و سرفه می‌کنه که به نتیجه دلخواهم رسیدم.


و حالت دوم اینکه این بار بطری دست نخورده باقی مونده که خوب اینم نتیجه مطلوبیه ولی مهمتر از نتیجه به دست اومده، مشخص شدن اینه که طرف هرکسی هست هم شیر رو می‌خوره و هم وبلاگم رو می‌خونه.


نظرات 37 + ارسال نظر
سایه دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 10:59 http://didarema.persianblog.ir

عجب فکر توپی کردی البته یه کم با بدجنسی . کاش فردا سرما بخوره .

من بدجنسم یا اون؟

رامک دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:03 http://letterbox.blogfa.com

شاید هم بدنش قوی باشه و هم از شیر بخوره و هم سرما نخوره!

اگه نشد دفعه دیگه از یه ماده قوی تر استفاده می کنم!

صنم دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:04

دلم خنک شد !

ولی تا اتفاقی نیفته دل من خنک نمی شه

خانمه دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:10 http://aghahehkhanomeh.wordpress.com/

شما فکر کن طرف قبلن با همین روش اقدام به کاهش ارتفاع شیر میکرده !!!! پس خیالی نیست .بازم میخوره

یه کاری نکن دفه ی دیگه سیانور بریزم توش!

زهرا دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:39

مستانه جون اون احتمال دوم که اینجارو میخونه و هم می خورش که بده اخه اونم سرما میخوره.یا ایشون هم سرما خورده
حالا اونی که اینجا رو میخونه برا اینکه این بدجنسیو خنثی کنه و همین که سرما نخوره باید شیرو بریزه بیرون.این دیگه انده(end)بدجنسیه.مگه نه؟

اگه نیاد کامنتای شما رو بخونه فکر نکنم فکرش به یه همچین جاهایی برسه.

مریسام دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:45

خدا بد نده.
ایده جالبی بود

ممنون عزیزم

صحرا دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:54 http://sahra87.persianblog.ir

جدا که باهوشی

یعنی یه چیزی در حد نابغه؟

فیروزه دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 11:57

سلام ... خدا بد نده مستانه ... چرا سرما خوردی؟ ... هرچند که چراش معلومه! ... هوای بهاری توی زمستون کار دست همه داره میده ...
راستی دیشب رفتید؟ ... خوش گذشت؟! ... خوب بود نمایش؟!

دقیقا دلیلش همینه که گفتی. سرما و گرما و ...

آره رفتیم. خوش گذشت... قشنگ بود...

انار دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 12:04 http://anishoharkarde.persianblog.ir/

سلام
ایده جالبیه ...یه کار دیگه هم میتونید انجام بدین...یه مقدار با لب رژی از شیشه بخورین تا طرف پشیمون بشه و دیگه از سرش نخوره

واقعا فک می کنی براش مهمه؟

تیردخت دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 12:21 http://tir2kht.com

وای بقیه چه پیشنهادایی میدن
یه شیر که دیگه این حرفا رو نداره

یعنی می گی نوش جونش؟

رضا دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 12:30

و شایدم شما رو و یخچال رو مستقیما زیر نظر داره.
امیدوارم زودتر خوب شین

نه دیگه. اون موقع که من این کار رو کردم هیشکی این دور و بر نبود

for you دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 12:50 http://4uyou.blogfa.com/

مگه هنوز شیر رو با بطری میفروشن...!!

بطری پلاستیکی البته

رز دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 13:05 http://roz_e_sokhte.persianblog.ir/

شیوه جالبی هست اما دلم به حالش سوخت. شایدم چند نفر باشند

یعنی فردا چند نفر سرما می خورن؟

ماه مون دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 13:17

رو شیشه بنویس این شیر مسموم می باشد بخور ولی اگر چیزت شد پای خودت

:دی

روناک دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 13:32 http://www.ronak88.persianblog.ir

مستانه جون تو خوابگاهی نبودی وگرنه اون جا قابلمه غذا رو از رو گاز و حتی یه بار پیراهن یکی از پسرا رو از رو بند برداشته بودن!!!!!!!!
دیگه چند قلپ شیر که اصلا به چشم نمی یومد
شاید فردا چند نفر مریض بودن اونوقت چه طور می فهمی؟

در این حالت همه شون می شن مظنون...

هلیا دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 13:59

از دست تو دختر اتفاقا منم چندوقته شیر میارم اداره ولی خب ظاهرا خیلی خواهان نداره چون همینطوری میمونه

ولی اینجا بدجوری طرفدار داره

خودمم دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 14:16 http://www.mandalayz.blogfa.com

سلام آبجی
بابا شیر خوردن که این حرفا رو نداره از شیر مادرشم حلالتر
دو خط آخر این پست ابهام برانگیز و بی تربیتیه یه نگاه بش بنداز و تعدیلش کن .

الان شما از کیسه خلیفه می بخشی دیگه

فلفل بانو دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 15:28

خب مشخصه که کاره آقا متین میتواند باشد

ای بابا! آقا متین دو ماهه که دیگه اینجا نیست

شیرین دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 15:52

ایول!
شیطوووووووووونیدا!
.
.
.
؛ققنوس؛

:*

الی پلی دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 15:54

اونوقت این فکر از کجا به ذهنت رسید!!!!!

خیلی جالب بود

خیلی جای دوری نبود

پاییــــزبان دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 15:55 http://paeeezbaan.blogfa.com/

میتونی یه کم فلفل بریزی توش...البته یکن بیشتر از یه کم....یهو از یه جایی صدایی در میاد...
مستانه منم سرما خوردم ناجور....ای وااااای...نکنه کار منه؟!!!

خداییش ایده ای بود. اگه اون جواب نداد از این استفاده می کنم

آزاده دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 16:05 http://dalanebehesht.blogfa.com

واییییی...چه کار زشتی!

P:

غزلک دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 16:28 http://yeghazalak.blogsot.com

چه کار جالبی حتما نتیجه اش رو بگو بهمون

اگه نتیجه داد باشه

شمع سحر دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 18:25 http://bahareomr-2.blogfa.com

فکر جالبیه

ممنون از تاییدت

پرنده خانوم دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 19:20

:دی

مریم پاییزی دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 20:20 http://man0o-del.blogfa.com

ای ول خوشم اومد

:)

نهال دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 20:57 http://nahal87654.persianblog.ir

آخی حقشه

معلومه که حقشه

رویا دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 22:08 http://ahoyekheyal.persianblog.ir


دختر عجب تو شیطونی

مجبور میشه آدم

فاطمه سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 00:18

=))

:)

نارنجدونه سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 02:37 http://elika86.blogfa.com/




ببین حالا منو
هاااااااااااااااپشه

:دی به تو مشکوکم...

روزانه های ما سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 08:24

یه احتمال هم اینه که شیر رو خورده ولی ویروسه اثر نکرده!

یه احتمال هم اینه که دیده باشه شیر کمه دلش نیومده باشه بخوره!!

احتمالات زیاده!

یکیش هم اینه که متوجه بشه تو متوجه میشی زین پس به جای شیری که نوش جان می کنه آب بریزه تو بطری ارتفاعش تغییر نکنه!!!!

واقعا خوبه تو به جای اون طرف نیستی با این ایده هات :))

روزانه های ما سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 08:27

من برای دفعه بعدی ویروس اچ یک ان یک رو پیشنهاد می کنم.

:دی این ویروسه رو از کجا می تونم تهیه کنم؟

خانوم گلی سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 08:35 http://www.m-ylife2.persianblog.ir

به چه نتیجه ای رسید!؟منم سرما خوردما!

پس کار تو بود...

مونا سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 08:44 http://hedye-nabe-khoda.blogfa.com/

به نظر من بهتره با بطریه شیر راه بیوفتی تو اتاقا و تو هر اتاقی یه قلپ باهاش بخوری تا همه ببینن
بعدشم چند تا سرفه و یه فیییییییییییییین که دیگه کلا طرف از کارش پشیمون بشه

:)) می خوام دزد رو پیدا کنم. نمی خوام که حال همه رو بهم بزنم.

fafa سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 09:54 http://www.longliveahmad.blogfa.com

مچ گیریه باحالیه

خوشبخت سه‌شنبه 29 دی 1388 ساعت 14:05 http://www.zendegieghashang.blogfa.com

ههههههههههههه
با حال بود

مهسا چهارشنبه 30 دی 1388 ساعت 00:31 http://nova.bloghaa.com

هوووم.
شیطنت!

زود زود خوب شو.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد