مهتاب شبی باز از این کوچه گذشتم


راستش دنبال یه کد html می گشتم. یادم افتاد قبلا توی قالب وبلاگم از یه کد مشابه استفاده کرده بودم. این شد که یوزر پسورد و زدم و وارد شدم. 


باورم نشد کلی کامنت نخونده داشتم که مال دو ماه پیش بود. دو ماااااه. باورم نشد. منی که یه روزی همه زندگیم اینجابود و هر کامنت برام بینهایت عزیز و دوست داشتنی. 


نمی دونم چی شد که اینطوری شد. دلیلش نبودن شماها بود یا سرشلوغی یا .... 

نمی دونم الان حرفهام رو چی کار می کنم، قورتشون می دم یا لابه لای بلبل زبونیهای علی گمشون می کنم.


ولی می دونم که هنوزم برام بی نهایت عزیزین و هر کدومتون که هنوز می نویسین رو با اشتیاق می خونم و هر کدومتون رو هم که نمی نویسین دلتنگتون می شم و منتظر می مونم که شاید شما هم یه بار یاد گذشته کنین و گذرتون از اینورا بیوفته...

  


نظرات 6 + ارسال نظر
غزل چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 08:48

بلههههه اینجوری که ما سرکاریم
اصلا معلومه کجایی دختررررررر
علی خوبه

ماه مون چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 10:27

ما می آییم ولی شما نیستید .
مریم بازم بنویس.

دختر آبی پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 11:28 http://ruzhaieabi.blogfa.com/

سلام عزیزم. رسیدن بخیر
همیشه سر میزنم و منتظر نوشته هات هستم خانوم

راهنما شنبه 3 آبان 1393 ساعت 10:51

: )

آبینه جمعه 23 آبان 1393 ساعت 16:15 http://minoo1382.blogfa.com

سلام بانو.من هم بعدمدتهااومدم اینجا...

الهه(جون جون) یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 14:46

دیگه ناامید شده بودمااااااااا..امروز هم همینجوری یه سر زدم یهو دیدم عهههههههههه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد