سرای محله

نزدیک خونه مون یکی از این سرای محله هاست. که یه چیزی شبیه مهدکودک/خانه اسباب بازی هم داره. یعنی هم بچه ها می تونن ساعتی برن اونجا بازی کنن. هم اینکه از صبح تا عصر اونجا باشن.


البته برای علی که هیچ علاقه ای به اسباب بازی نداره، تنها اسباب بازی جذاب اونجا سرسره است. ولی کلا بچه ها اونجا بیشتر بازیهای دست جمعی می کنن (بازیهایی شبیه عمو زنجیرباف و ...) و این برای علی خیلی جذابه. گرچه فکر نمی کنم خودش بتونه توی بازیهاشون شرکت کنه ولی از نگاه کردن بهشون هم لذت می بره.


کلا به نظرم علی خیلی شخصیت اجتماعی داره (از این نظر شبیه متینه!) و کاملا از شلوغی و بودن بین مردم و به خصوص بچه ها لذت می بره.


خلاصه این چندباری که رفته اونجا و هر بار یه ساعتی رو بدون من اونجا گذرونده تقریبا بهش خوش گذشته. دیروز بهم می گفت: "کودک خوب بود!"


تنها مشکلی که داره اینه که از صداهای بلند می ترسه. وقتی بچه ها یهویی جیغ می زنن (حتی اگه جیغ از سر شادی باشه) می ترسه و گریه می کنه. که به نظرم اینم به مرور درست می شه.


کلا به نظرم خیلی شخصیت حساس و احساساتی داره. (از این نظر شبیه منه!) حالا بعدا بیشتر از این جنبه اش براتون تعریف می کنم.


اینم یه فیلم از علی (رفته نونوایی نون بخره!) به جبران غیبت طولانی که داشتم! {+}