یه حس گیج و سمج، همیشه همدممه...


* یه پسوردی گذاشتم روی گوگل‌ریدر و بادبادک هر کدوم دقیقا 100حرفی. پسوردم رو هم فقط به لب‌تاپم دادم حفظ کنه. تا این دل هرزه نتونه هر وقت هوس کرد بره سراغشون. حقته! حالا صبر کن تا ببینی چه جوری آدمت که نه دلت می‌کنم.


* چند روز پیش تصمیم گرفتم برای اینکه دخل و خرجمون با هم بخونه، از این به بعد اس‌ام‌اس‌هام رو فارسی بنویسم. شروع کردم به بسترسازی و یه هفته طول کشید تا همه‌ی لیست دوستهام رو فارسی کردم. بعد امروز که اومدم اس‌ام‌اس فارسی بنویسم هرچی گشتم "پ" و "چ" و "ژ" و "گ" رو پبدا نکردم.


* دیروز خاله راضیه زنگ زده می‌گه یه مسئله ریاضی می‌خونم اگه تونستی خودت حل کن. اگه نتونستی بده متین حل کنه. مداد و کاغذ که آوردم می‌گه بنویس: "انتگرالِ..." بعد من هرچی فک کردم انتگرال دیگه چه جور موجودیه و چه شکلی می‌نویسنش یادم نیومد. خلاصه گفتم خاله جون صدات قطع و وصل شد، دوباره بخون و هرچی خوند رو به فارسی نوشتم: "انتگرال دی آ به آ از آ صفر به آ" و دادم دست متین. خوب راستش قیافه متین بعد دیدن صورت مسئله دیدنی بود! 


* خوب حالا که این همه نکته بی‌مزه براتون تعریف کردم بذارین یه چیزیم بگم بخندین. اولین باری که توی یه وبلاگی دیدم نوشته "خاله پری اومده" فکر کردم واقعا خاله‌اش اومده. بعد همون روز توی یه وبلاگ دیگه هم دیدم از اومدن خاله پری نوشته فکر کردم خاله پری یه وبلاگ‌نویس معروفه که بعد مدتها به وبلاگستان برگشته و همه کلی خوشحالن. اعتراف می‌کنم که اون روز کلی هم دنبال آدرس وبلاگش گشتم.


* این نوشته یکی از بی‌هدفترین و بی‌مزه‌ترین و بی‌خودترین نوشته‌های این وبلاگ بود! خدا من رو ببخشه.


نظرات 30 + ارسال نظر
دینا یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 21:55 http://www.dina.blogsky.com

گاهی گزیده نوشتن هم قشنگه :)

نارنجی ! یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 22:10 http://leilanarenjim.blogfa.com

خدا دلتو شاد کنه که کلی شادم کردی و خندوندیم

مستانه گلم..یار همیشگی و دوست مهربونم بالاخره یه روزنه امید یه در از لطف خدا به رومون باز شد..نمیتونستم تو رو از شادی دلم با خبر نکنم

[ بدون نام ] یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 23:18

سلام دوست جان

آخ گفتی این پسورد رو ... مدینه گفتی و کردی کبابم

به دوست جان جونم سپردم بره پسورد گوگلم رو عوض کنه و هر ده روز یه بار بهم بدتش تا اینقدر مثلِ چی سرم توی این ریدر نباشه. بعد درست همین امشب هم گفتم و بعدش هم که اومدم دیدم شما هم بعله!

قضیه ی انتگرال و پیامک فارسی (که من هم اتفاقا همین مشکل رو دارم) هم بسیار جالب بود


کلاً پُست با حالی بود، کوتاه و رسا...من که خوشم اومد

صیدقزل آلا در مدرسه یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 23:40

اونقدر تندی از سر ذوق برای پستت نوشتم که یادم رفت اسمم رو هم بنویسم دوست جان

شمع سحر یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 23:41 http://bahareomr-2.blogfa.com

خوبه گاهی وقتا هم اینطوری می نویسی.

زنجبیل بانو دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 00:04 http://www.gingerbanoo.persianblog.ir

اتفاقا خیلی هم بامزه بود . وای چقدر خندیدم از اینکه دنبال خاله پری گشتی

خودمم دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 00:57 http://www.mandalayz.blogfa.com


ببین خانم محترم من خییییییییلی عصبیم برو به شوهرت بگو بیاد می خوام باهاش دهان به دهان بشم اصلا شما به چه حقی پای خاله ی منو
می کشی وسط ؟
اصلا کدوم از خدا بی خبری گفته خالم معروفه ؟
که حالا شما را بیفتی دنبال آدرسش تو اینترنت ها؟

خانومک دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 08:24

منم دقیقا راجع به خاله پری همین فکر رو میکردم فکر میکردم خاله شه حتما.بعد با خودم فکر میکردم چرا انقدر ناراحت می شه از نیومدنش.

سیندخت دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 08:27

واااااااااااای از دست تو...واقعا خاله پری رو نمیشناختی؟! اصلنم بی هدف نبود من کلی کیف کردم!

تینا دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 08:48

مهم اینه که زندگی جاریست....

تینا زندگی سرد باهات کار داره. برو توی پست قبل کامنتش رو بخون.

ملیکا دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 09:07

مثل من
منم اولا فکر میکردم خاله پری واقعا خالشه بعد میگفتم پس چرا همه میشناسنش من نمیشناسم
راستی مستانه منم مثل تو شده حافظم چیکا رکنیم به نظرت؟

خرس قهوه ای دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 09:44 http://bearhome.mihanblog.com

یک نمونه از اس ام اس مستانه به متین:
سلام عزیزم. جطوری؟ سر راهت که داری میای یکم کوشت می خری؟ قربون دستت زله هم یادت نره!‌تولد مامان هم هست یه دسته کل هم بخر! راستی بفک هم می خوام!
مجکرم!
:دی

:)))))))))))
چه خوب شناختی منو!

هلیا دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 10:01

از دست تو دختر کلی به اخریه خندیدم.راستی چطوری پستو میدی کامپیوترت حفظ کنه

هیچی توی یه فایل ورد ذخیره اش می کنم!

مریسام دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 10:32

اتفاقاً این پستت خیلی به درد من خورد.
* در مورد گوشیت اگه مشکل پ ژ گ چ رو حل کردی به منم بگو
*از انتگرال و مشتق نگو که دل منم خونه نمی دونم اینا چی بوده من که یک روز عاشق اینها بودم الآن هیچی ازشون یادم نیست.

* خاطره خاله پری هم خیلی جالب بود

هانیه دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 10:33 http://aztobato.persianblog.ir

اولاً که شاهکاری! خاله‌ت چه دل خجسته‌ای داشته که گفته اگه تونستی خودت حل کن!! دی آ به آ!!!!!
گوشی‌ت چیه که این حروف رو نداشت؟ بعدم برای اس ام اس فارسی نوشتن اصلاً لزومی نداره لیست دوستات رو فارسی کنی ها!

انقدر هم خنگ نیستم! لابد لزوم داشته که کردم دیگه. آخه اگه بخوام موقعی که فونت گوشیم فارسیه یه اسمی رو پیدا کنم که انگلیسیه باید از اول تا آخر لیستم رو بگردم و نمی تونم با زدن حرف اولش پیداش کنم!

زندگی سرد دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 11:15

سلامی دوباره من اشتباهی نظر رو واسه پست قبلی گذاشتم

فلفل بانو دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 11:47

حالا تو چرا کیفور شدی از پستم

همین طوری!

خانوم زیگزاگ دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 11:49 http://Daily.30n.ir

اتفاقن اون انتگراله کلی من رو خندوند

روزانه های ما دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 12:29

اتفاقا این پستت یه جور دیگه ای به من چسبید!

بهش بگو میشه ال ان آ از ۰ به آ! اما ال ان صفر تعریف نشده که!

فیروزه دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 14:47

مریم پاییزی دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 14:58 http://man0o-del.blogfa.com

اتفاقا دو قسمت خاله پری و انتگرالش خیلی جالبناک بود

نیروانا دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 15:21 http://nirvanaslife.persianblog.ir/

حالا خاله پری کی بودش ؟؟؟؟؟

:دی. پس تو هم هنوز نمی شناسیش...

ریتا دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 16:00


خاله پری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خلی بامزه بود!!!
پسورد ۱۰۰ حرفی!!!!!!!!!!!!!! چرا اونوقت؟

چون کمتر از 100 حرف باشه حفظش می کنم!

ییلاق ذهن دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 17:08 http://yzehn.com

دوساعت و نیمه به این قضیه خاله پری دارم میخندم خدا خیرت بده حالم عوض شد

سلاممممممممم:)
اونوقت اگه خدای نکرده.. روم به دیوار.. گلاب به روتون.. زبونم لال.. یه اتفاقی واسه لپ تاپت بیفته دقیقن می خوای چیکار کنی بعدش با اون پسورد 100 حرفیت؟!!؟
بعد من نیم ساعت به اون خاله پری خندیدم ها :))

فکر اینجاشم کردم. یه نسخه اش رو دادم متین یه جای امن نگه داره

همفری بوگارت دوشنبه 27 مهر 1388 ساعت 21:27

مگه من برات دعوت نامه فرستادم که خودت دوستات که معلوم نیست از کدوم غماش هستید داد و بیداد میکنید که میخوایم لینکشو برداریم و خوشمون نیمد از مطلبش.
به درک که خوشتون نمیاد.
مگه من تو وبلگم مینویسم که تو یا دوستت خوشش بیاد.

والا نه من جایی اسمی از شما برده بودم نه اون دوستم. پس داد و بیدادی در کار نبوده. یه روزی دلم خواست نوشته هاتون رو بخونم و امروزم دلم نمی خواد.
همین!

فرنوش چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 10:11

بی نظیر بود به خدا این پست... من که لیسانسم ریاضی محض بوده هم واقعا نمی تونم انتگرال بنویسم دیگه وقتی نوشته تو خوندم فهمیدما
... این خاله پری هم آخرش بود

بهاره چهارشنبه 29 مهر 1388 ساعت 17:32 http://rouzmaregiha.blogsky.com

مستانه جان میشه لطفا جریان خاله پری و بگی؟ من همچنان نفهمیدم منظور چیه؟

زهرا شنبه 2 آبان 1388 ساعت 03:15 http://xaaraa.blogspot.com

منو که خندوندی:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد