مامانم یه مادربزرگ داشت که خدا بیامرز پیشبینیهای عجیب غریبی میکرد. البته ما اون موقع به پیشبینیهاش میخندیدیم. ولی چند سال بعد معلوم شد که خیلی از پیشبینیهاش درست بوده!
یکی از این پیشبینیها در مورد آیندهی ما بچهها بود. ایشون عقیده داشت که خاله راضیه دانشمند میشه و مستانه پرفسور و مریم فیلسوف!
و البته دوتا از این پیشبینیها درست از آب در اومد و من منتظرم که اون وسطیه هم اتفاق بیفته!
خلاصه این مریم خانوم فیلسوف ما یه چند وقتیه داره اینجا مینویسه و خوشحال میشه اگه بهش سربزنین.
پ.ن: دیگه دیدم عهدم رو که زیر پا گذاشتم و وبلاگم رو قبل از دو هفته نوشتم، چه یک وجب، چه صد وجب!
کار خوبی کردی که زودتر اومدی . تو پروفسوری و خودت خبر نداری . دلم برات تنگ شده بود .
قربون این عهدشکنیت برم من
خوب کردی عهدت را زیر پا گذاشتی جایت خالی بود...
بی معرفت مباش که در ما یزید ِ عشق
اهل ِ نظر معامله با دوستان کنند
کدوم دوستی اینجا هست که از این عهد شکنی ِ پرفسور مستانه ناراحت شه ؟
آخ جون تو هم این کاره ای؟ میشه لطفا بیای اینجا نظر ت رو بگی؟
http://maryami-myself.blogfa.com/post-1147.aspx
خوب کاری کردی...
خوش اومدی
از همه دوست جونایِ مستانه جون که به وبلاگ من سر زدن، خیلی خیلی ممنونم. خیلی خوشحالم کردین. راستش سوپرایز شدم. دستو پامو گم کردم
خوشحالم که نوشتی
آخه نیای ننویسی که من می میرم...
دوست داریم بی وفا خانم
امیدوارم به زودی خبر پروفسور شدن شما رو هم بشنویم تا تمام پیشگوئی ها به تحقق بپیونده . ان شاء الله .
خوب اون وسطی هم تحقق پیدا کرده که!
من میگم به خاطر اینکه مامان بزرگ ضایع نشه بیا ÷رفسور هم بشو . اخ جون بریم بخونیم ببینیم خواهر مستانه بادباکی چی مینویسه
کتابای اسماعیل فصیح رو از کدومش شروع کنم به خوندن که جالبتره؟
حالا پروفسور چی می خوای بشی مستانه جون؟
به به به سلامتی خانواده وبلاگ نویس
چه جالب
حالا پروفسور در چه زمینه ای؟
مگه شک داری در فیلسوف نبودنت خانومی؟
این که میای مینوسی زودتر از موعدت که خودت قرار گذاشتی خیلی از خواننده هاتو از جمله من خوشحال میکنی خانومی
سلام مستانه جونم خوب کردی که اومدی.
چه خوب کردی که وبلاگ یه فیلسوف رو معرفی کردی من عاشق فلسفه هستم! حتما سر میزنم پرفسور!
می گم احیانا خاله راضیه وبلاگ نداره؟!