جوگیر


چندتا دوست نسبتا پولدار دارم که به محض اینکه ازدواج کردن یه خونه صد و پنجاه - دویست متری توی بهترین مناطق تهران گرفتن و ساکن شدن.


خوب راستش آدمه دیگه! وقتی می‌رفتم خونه‌هاشون و برمی‌گشتم خونه خودمون، به نظرم میومد چقدر خونه‌ی ما کوچیکه. انقدر کوچیکه که حتی نمی‌تونم همین هف-هشتا دوستم رو با همسراشون دعوت کنم.


ولی خوب این خونه رو اونقدر دوست داشتم که حاضر نبودم به این آسونیا ازش دل بکنم. برای همین هی با خودم برنامه‌ریزی می‌کردم که تا وقتی بچه‌دار نشدیم همین جا بسمونه. بعدش یه جای بزرگتر می‌گیریم.

چند وقتیه که داریم دنبال یه خونه چهل پنجاه متری می‌گردیم برای اینکه یه سرمایه‌گذاری کوچیکی کرده باشیم و راه افتادیم از این بنگاه به اون بنگاه و از این خونه به اون خونه. راستش هرشب که خسته و کوفته برمی‌گردیم خونه و درخونه‌مون رو باز می‌کنیم تازه می‌فهمم توی چه بهشتی داریم زندگی می‌کنیم. بعضی خونه‌هایی که می‌بینیم اونقدر کوچیکن و تاریک و دلگیر که آدم توش افسرده می‌شه.


دیشب انقدر تو خونه‌مون راه رفتم و قربون صدقه در و دیوار و پنجره‌ها و البته ایوون خوشگلش رفتم که متین گفت همین الان زنگ می‌زنم به صاحبخونه و می‌گم ما تا آخر عمرمون از اینجا بلند نمی‌شیم.


نظرات 29 + ارسال نظر
ali mahrooz پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 09:32 http://www.byrapid@gmail.com

سلام خوبی وبلاگ خیلی خوب وقشنگی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مور فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود هستش. منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با همین عنوان فروش اکانت های رپیدشیر و مگا اپلود ؟ ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بای

الی پلی پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 09:44 http://elipeli.blogsky.com

هیچ جا خونه ی آدم نمیشه.....

سایه پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 10:03 http://didarema.persianblog.ir

به نظر منم مهم اینه که تو هر خونه ای یه عالمه مهر و صفا موج بزنه . خونه شما هم که حتما جزو همون خونه هاییه که مهربونی و خوشبختی رو میشه از تک تک دیوارهاش حس کرد

مریم پاییزی پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 10:20 http://man0o-del.blogfa.com

ایشالا یدونه ۱۵۰ متریش و میخرید

پرنده خانوم پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 10:29

آخیییییییی
آره واقعا هیچ جا خونه خود آدم نمیشه
ایشالا که یه خونه خوب هم میخرید و وقتی رفتید اونجا عین همین حس رو نسبت به اونجا پیدا میکنید

پاییــــزبان پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 10:49 http://paeeezbaan.blogfa.com/

اوهوم آدم گاهی قدر چیزایی رو که داره نمیدونه....
منم دچار این حس ها میشم...

فیروزه پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 10:50

ایشالا موقعیت ها جور بشه و همین خونه رو که کلی دوستش دارید بخرید ...

نارنجدونه پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 11:06

کاملا درک میکنم بعد از اینکه اردیبهشت و خرداد امسال یکسره دنبال خونه بودیم

به قول معروف جا داره بگیم
در خانه ما رونق اگر نیست ...

ماه مون پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 11:15

یهو دیدی همونجا رو خریدی

خانمه پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 11:25 http://aghahehkhanomeh.wordpress.com/

حالا خونه تون کجا هست که اینقدر با صفاست .شاید همساده شدیم خواهر

غزل پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 11:37

انشاا... یک خونه خوشگل میخرین عزیزم

دزی پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 11:46

موافقم
چون ما هم دقیقا این چند روزی که داریم دنبال خونه می گردیم حس شده واسمون
ولی خوب خیلی خوب میشه اگه یه جا رو بخرین

مهسا پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 12:04 http://nova.bloghaa.com

east,west,home is the best

بانو پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 12:15 http://savoy.persianblog.ir

خداییش گاهی ادم به یه جایی دل میبنده و اینقدر اونجا واسش عزیز میشه که موقع رفتن انگاری داره از یه تیکه ازوجودش جدا میشه ..

گلابتون پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 12:41 http://golabi-golabatoon.persianblog.ir/

میفهمم چی میگی .... از این خونه ها مثل نوانخانه جان گری یر میمونه زیاد دیدم ! از این بنگاه به اون بنگاه !

پریناز پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 14:30

به نظر من برای سقفی که بالا سرمونه باید 1000بار خدارو شکر کنیم هر چند که کوچیک باشه.
آخه میدونی مسنانه جون من این چندوقته که هوا سرد شده همش به فکر کارتون خوابام که سقفشون آسمونه و بزرگ ولی...

غزلک پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 20:47 http://yeghazalak.blogsot.com

راست میگی بعضی از خونه ها واقعا شبیه دخمه هستن.

دوشیزه (متولد اسفند) پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 22:14 http://avirgin.blogfa.com

خوبه که زندگی هنوز جاریست
و خوبه که هنوز امید داری به آینده

با بهترین آرزوها

نهال جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 00:07 http://nahal87654.persianblog.ir

نه خانومی اشتباه نکن همیشه منطقی با مسائل برخورد کن بعدشم هیچ لزومی نداره تو خودتو با دوستاتون مقایسه کنی......هر کسی یه شرایطی داره یه امکاناتی داره هر کسی برای خودش....
درسته خونه بزرگ و دلباز خوبه ولی خونه 40-50 متری که مال خود آدم باشه خیلی بهتر و لذت بخش تره الان عادت نداری یه مدت که بگذره به اون خونه هم عادت میکنی عزیزم و به مرور زمان و پس انداز خونه بزرگ و بزرگت هم میگیرید.......پس همیشه این اصل یادت بمونه هر چی هر کی داره برا ی خودش داره ما هم تلاش میکنیم که به اونجاها برسیم........موفق باشین و از الان خونتون مبارک

خودمم جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 01:41 http://mandalayz.blogspot.com/

آخییییییی بمیرم
دقیقن عین خودم با تمام وجود میفهمم چی میگی

سیمین جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 10:29 http://fooooshia.blogfa.com

سیمین جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 10:29 http://fooooshia.blogfa.com

هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم را به یاد تو شاد کنم
بی تو دل من چون کلبه ای محزون است / با یاد تو این خرابه آباد کنم . . .
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام[گل]

آهسته با گل سرخ جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 12:50 http://sootack.blogspot.com

انرژی های مثبت شما دوتا خونه تون رو بیشتر ازقبل دوست داشتنی کرده. خونه ی منم کوچیکه اما نورگیر و دلبازه. برامون تنگه اما دوسش دارم.ایشالا با هم می خریم دو تااز اون بزرگاشو.

راما جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 20:01 http://missymemol.blogfa.com

دختر هوس کردم خونتون رو ببینما

سام جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 22:25

مردها گاهی ناخودآگاه عمیقا درک می کنند که زنها بیشتر با یک دروغگو احساس راحتی می کنند تا یک مرد واقعی

سام جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 22:28

زنها گاهی (اکثرا) مردها را یا پسربچه می بینند یا پیرمرد گوبا مرد به معنی نه خام و نه سوخته وجود ندارد

محمد شنبه 10 بهمن 1388 ساعت 01:31 http://faramooshkade.persianblog.ir

در مورد پست احمد محمود می خوام بگم که منم مثل تو داشتم نسخه الکترونیکیش رو می خوندم که قاصد از غیب سر رسید و اتفاقی رفتم پیش پسر عموم که خونشون دیوار به دیوار ماست... داشتم میگفتم که دارم چه کتابی می خونم و اون هم گفت که چاپ قبل از انقلاب این کتاب رو داره... منم ازش گرفتم و خوندمش... فوق العاده بود... و بعد از اون دیگه وقت نکردم کتابی ازش بخونم تا سه ماه پیش که کتاب داستان یک شهر رو ازش خوندم... یه جورایی ادامه زندگی خالد و درباره دوران تبعیدش در بندر لنگه ست... همه اینا رو بهت گفتم تا بگم که در ادامه همسایه ها حتما این کتاب رو بخون که در واقع میشه بهش همسایه ها ۲ گفت... اینهم فوق العاده ست...

پونه یکشنبه 11 بهمن 1388 ساعت 09:33 http://rozhin-maman.persianblog.ir/

از این موضوع هم نگذر که توی این خونه تو داری باعشقت زندگی میکنی وهمین به خونه ات روح میده واونو با بقیه خونه ها متفاوت میکنه.

ورونیکا یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 15:16 http://voroonikaposts.blogfa.com

خونه یعنی همین...
یه جایی پر از آرامش...و عشق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد