انصاف


تاکسی خطی نبود و مجبور شدم سوار یه ماشین شخصی بشم. دو نفر دیگه هم همراه من سوار شدن و راننده زیر لب گفت اون یه نفر رو هم خدا می‌رسونه و راه افتاد. چند قدم جلوتر یه خانوم دست نگه داشت و سوار شد.


سر پیچ اول، یه نفر پیاده شد. پونصدی داد و سیصدتومن پس گرفت و بدون هیچ عکس‌‌‌العملی راهش رو کشید و رفت. یه کمی جلوتر نفر دوم هم پیاده شد. اونم یه پونصدی داد. ولی وقتی راننده بهش سیصد تومن برگردوند، صد تومنش رو به راننده پس داد و گفت کرایه  این مسیر سیصد تومنه. راننده نگاهش کرد. گفت می‌دونم. ولی بی‌انصافیه. خدا رو خوش نمیاد برای این یه تیکه راه سیصد تومن بگیرم.


سر پیچ دوم دو نفر دیگه سوار شدن و بعد خانمه پیاده شد و ...


خلاصه به جز من که پای ثابت ماشینش بودم و تا ایستگاه آخر باهاش رفتم سه دور ماشینش پر و خالی شد و از همه‌ی مسافرها هم دویست تومن گرفت.


جالبیش اینجاست که این مسیر معمولاً خیلی خلوته و تاکسی اگه همون ایستگاه اول پر شد، پر شده وگرنه دیگه پر نمی‌شه.


نکته‌اش هم اینجاست که تاکسی‌های خطی توی این مسیر حداکثر 1200 تومن به جیب می‌زنن. ولی من پول کرایه‌هایی که این راننده گرفت رو شمردم. شد 2000 تومن!


این‌جوریه که خدا به یکی برکت می‌ده...

 

نظرات 24 + ارسال نظر
سایه دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 09:42 http://didarema.persianblog.ir

همینه که میگن : تو نیکی میکن و در دجله انداز ...

پرین دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 10:04 http://alonely.blogfa.com

واقعا !
خدا روزی رسون خوبیه! اگه بدونیم چیکار باید بکنیم!

سیندخت دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 10:14

دقیقا...کسی که به کم راضی باشه و زیاده خواه نباشه خدا خودش هواشو داره

غزل دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 10:32

سیلوت دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 11:23 http://innamanam.wordpress.com/

اصولا تاکسی سواری توی تهران آدم رو جامعه شناس هم میکنه بسکه انواع و اقسام آدمهای مختلف میبینی، قبول داری؟

جودی ابوت دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 11:28 http://whenurnot.blogfa.com

وای چقدر قشنگ
کاش هممون اینجوری بودیم
امیدوارم همیشه زندگی اون آقای راننده پربرکت باشه

زهرا دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 12:17

همیشه اگه ادم به خدا توکل کنه و انصاف تو زندگیش داشته باشه خدا برکتشو بهش میده.
میدونی خوب به چیزایی اشاره میکنی که شاید همه ی ما بارها با اونا رودررو بودیم اما اصلا بهش توجهی نداشتیم.مرسی که خوب به همه چی با دیده ی باز نگاه میکنی خانومی.

خودمم دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 13:26 http://www.mandalayz.blogspot.com

خدا جای حق نشسته آبجی

[ بدون نام ] دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 13:28

نون انصافش رو گرفت

ترانه دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 13:30 http://zendegihaa.blogspot.com

موافقم. خدا روزی همچین آدمی رو زیاد می کنه.

اما از این جور آدما کم پیدا میشه.

زنجبیل دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 13:52 http://gingerbanoo.persianblog.ir

من اونموقع ها که از لاهیجان میرفتم تهران یه اتوبوس بود که اتوبوسش از این قدیمی ها بود و ولوو نبود . خیلی داغون بود . صبحها همیشه حرکت میکرد . معمولا راننده اتوبوسها چون باید ساعت خاصی جرکت کنن ولی وقتی مسافر کم دارن یکم میمونن تا پر شه و بعدش هم کلی دور ترمینال چرخ میزنن تا بازم مسافر گیرون بیاد . این راننده ولی شده بود با دو تا مسافر تو اتوبوس سر ساعت جرکت میکرد و از اونجایی که من همیشه صندلی اول میشستم میشنیدم که میگفت: بریم خدا بزرگه . بعد جالبه که همیشه تو راه انقدر میافر بود که اتوبوسش پر میشد . من همیشه تو دلم میگفتم این دل توئه که بزرگه.
عاشق اون راننده بودم مخصوصا که همیشه اهنگ های قدیمی مرضیه و بنان و... هم میزاشت تو راه کلی بهم خوش میگذشت

fafa دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 14:15

به هرچی اعتقاد داشته باشی همون میشه

ستاره دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 14:19 http://mygreendream.persianblog.ir

نشون می ده چقدر دلش پاک بوده
با اجازت من لینکت کردم

فیروزه دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 14:24

کمتر راننده ی با انصاف پیدا میشه ...
خدا براش رسوند دیگه ...

sara دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 14:52

22 بهمن هیچ کسی به خانه اش برنمی گردد . از حالا تبلیغات در خیابان ماندن را در سایت بالاترین و دیگر سایت ها شروع کنید 22 بهمن همه باید شب و روز در خیابان باشند اگر به خانه برگردید بازنده خواهید بود.از حالا به فکر 22 بهمن باشید با این هدف هیچ تظاهر کننده ای شب به خانه اش برنمی گردد.سنگر بندی کنید و اتش روشن کنید تا گرم بشوید و کار دیکتاتور را یک سره کنید یک بار برای همیشه ازادی را به ایران برگردانید.قرار ما 22 بهمن شب و روز در بیرون از خانه ماندن تا کسب ازادی و پیروزی.

من دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 18:27 http://www.arrazz.blogfa.com

خیلی عالی بود پستت.منم کلا این قضیه رو خیلی قبول دارم.

خاتون دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 18:29

دذوست داشتم این پستت رو. من هم عمیقا به اینکه روزی رسون خداست و اینکه برکت خیل مهمه معتقدم

آفاق دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 18:35 http://www.beheshteafagh.blogfa.com

سلام . این یه مثال عینی بود. قلب پاک انسان همه ی خوبی ها رو میاره طرفش.

گلامور دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 19:17

وااای که چقدر انصاف داشته... خدا بیشتر بهش برکت و روزی بده.

آهسته با گل سرخ دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 20:36 http://sootack.blogspot.com

از قدیم گفتن برکت زیاد تو سود کمه.

نارنجدونه سه‌شنبه 13 بهمن 1388 ساعت 02:56

میگن خدا روزی رسونه ...

بی تا سه‌شنبه 13 بهمن 1388 ساعت 11:09

دزی سه‌شنبه 13 بهمن 1388 ساعت 11:41

احتمالا بخاطر همین رفتارش بوده که خدا براش روزی خوبی قرار داده

پونه پنج‌شنبه 15 بهمن 1388 ساعت 12:32 http://rozhin-maman.persianblog.ir/

حالا جالبه من یه بار که از فرودگاه همدان تاکسی گرفتم وهوا هم خیلی خراب بود یارو بدون اجازه ی من دونفر دیگه رو هم سوار کرد از نفر اول که خیلی زود پیاده شد ۱۰۰۰ گرفت واز نفر دومم به همون ترتیب۱۰۰۰ وقتی منو پیاده کرد گفت ۱۵۰۰میشه گفتم چرا گفت آخه دوتا توقف داشتم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد