وقتی از آبشار اومدیم پایین که تقریباً غروب شده بود.
تاریکی هوا و جادههای خلوت و پیچ در پیچ و اینکه میخواستیم فردا شب تهران باشیم، راهمون رو کج کرد به سمت شهرکرد و ایذه رو گذاشتیم برای یه زمان مناسبتر.
توی خود شهرکرد چیز خاصی نداشت. یعنی ما خبر نداشتیم. ولی چند کیلومتر بالاتر از شهرکرد یه جایی بود به اسم چالشتر که قلعهای داشت و موزهای.
موزههای مردمشناسی موزههای خیلی قشنگین. پارسال هم یکیش رو تو قلعه فلکالافلاک دیده بودیم.
آخرین جایی که توی چهارمحال دیدیم پل زمانخان بود.
و چند دقیقه بعد، سفرمون به چهارمحال تموم شد و وارد استان اصفهان شدیم و البته از اونجایی که سفر بدون سوغاتی مزه نمی ده، یه سوغاتی خیلی خوشگل هم برای خودمون خریدیم...
سلام...سفرنامه هات عالین..من خیلی دنبال یه چیزی شبیه سوغاتی شما می گردم..واجب شد بریم شهرکرد!
سلام عزیزم
میگفتی میخوای بری شهرکرد و جاده ایذه کلی راهنمایی میکردم که کجاها بری و چه جوری جاده لردگان راحت تره یعنی پیچ و خم و گردنه و تونل کمتر داره اما جاده سد کارون مناظری داره که از تعجب دهنت باز میمونه ویلاهایی اونجا میبینی شبیه شمال دره و کوه و پیچ و خم بدتر از چالوس و هراز
من آنجا سکوت و آرامشی و را یافتم که هیچ جا ندیدم توی شهرکرد هم چشمه دیمه و کوهرنگ و دشت لاله های واژگون جاهای قشنگیه که نرفتی
راستی عکسهات قشنگه و سوغاتی ات هم همین طور امیدوارم سال خوبی داشته باشی و جاهای قشنگتر و بهتر بری برای ما هم سوغاتی بیاری
سوغاتیتون خیلی خوشگله یادم باشه اگر منم اونجا ها رفتم برای خودم همچین سوغاتی بخرم
پل زمان خان خاطرات دانشجویی رو برام زنده کرد یادش بخیر
چه جاهای باصفائی کلی دلم خواست ولی فعلا که در محرومیت به سر میبریم.
سلام عزیزم خوندم سفرنامه رو... راست میگی عکس تو از عکسی که ما از بلاد غریب (بلاد کفر!!) گرفتیم خیلی خوشگلتره و علتش هم اینه که اونجاها هنوز بهار نشده بود !
حالا کی باهم میریم سفر؟