همهی خوبیهاش یه طرف، خلوتی و سکوت و تنهایی و حس غریبه بودنم هم یه طرف!
مطمئنا کفهی اول سنگینتره، اما کفهی دوم هم اونقدر سنگین هست که باعث بشه کیفم رو بندازم رو دوشم و از شرکت بزنم بیرون و یک ساعتی توی خیابون قدم بزنم و آدمها و مغازهها رو نگاه کنم...
پ.ن: دلم خیلی تنگ شده. دلم برای یه قرار وبلاگی و هیجان قبلش برای دیدن دوستهایی که مدتهاست میشناسیشون و آرامش و اطمینان بعدش از داشتن یه عالمه دوست خوب خیلی تنگ شده...
دلم تنگ میشه وقتی عکستون رو که اون شب توی پارک طالقانی گرفتیم میبینم و تنگتر میشه وقتی عکس صبحونه عروس لبنان رو میبینم...
وااااااااااااااااااااااااااای چه عکسی ... تجریشه؟! ...
دلم آب افتاد برای کلی خوراکی خوشمزه! ...
دلت برای من تنگ نشده؟!
تنگ شده فیروزه. خیلی تنگ شده.
آره تجریشه
منم دلم تنگ شــده :-( ! ولی قضیه ناراحتی من یکم فرق فوکوله :دی
یارو به بچش گفت قربون چشای بادومیت برم ! بچه گفت بادوم میخوام :دی شده حکایت من :))
خوب بانی خیر شو مثل همیشه و برای ژمج شنبه همین هفته قرار بذار .
منظورم پنج شنبه بود
سلام خانم خانما سر کار جدید مبارک انشاالله کلی براتون برکت داشته باشه
خواستم ازت تشکری کرده باشم برای راهنمایی ساخت وبلاگ
امیدوارم قرا پرهیجانی باشه
سلام
دلم خوردنی خواست!
منم دلم قرار وبلاگی میخواد خو!
ولی من کجا شما کچا
دلم میترکه وقتی میفهمم که نمی تونم تو قرارهای وبلاگی دیگه باشم و دلم از این بیشتر میترکه که تا به حال حتی یه دونم نرفته که اقلا تا اخر عمر خاطره اونو داشته باشم
اینا رو دیدم دلم کلی گوجه سبز خواست....
مستانه دلم می خواد ببینمت
وای چه عکس رنگی شادی.
خوب یه قرار وبلاگی بذار با دوستایی که دلت براشون تنگ شده خانمی.
حالا چرا تو این پست اینقدر دلتنگی؟
وایییییییییییی عجب عکسی گرفتی چقدر چیزای خوشمزه
الهی قربونت برم خب از دلتنگی در بیا
خوب بیا اینبار یه عصری بریم میرداماد . مرکز خرید آرین یه کافی شاپ داره ...ساین شاین بخوریم و گپ بزنیم
من عاشق این میوه و سبزی فروشیای تجریشممممممممممم
خیلی لذت بخشه
-----
کاشکی میشد منم میومدم
چه عکس قشنگی
خیلی این عکس به آدم انرزی میده چرااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟