شب امتحان


دوباره شب امتحان شده و من مثل تمام شونزده سال درس خوندنم، همین الان یاد کتاب‌های نخونده و فیلم‌های ندیده و جاهای نرفته‌ام، افتادم.


اون قدر که می‌تونم بعد مدتها یه بسته فرهنگی بذارم اینجا و از آداب بی قراری و سری که درد... می کند و In bruges و Up in the air و حتی The Hurt locker براتون بگم.


حالا اینا که یه چیز عادیه، مشکل بزرگتر اینجاست که فقط توی همین دوهفته‌ای که من وقت دارم چهار پنج تا کتاب کت و کلفت زبان اصلی رو برای امتحانهام بخونم، فرصت دارم هم نمایشگاه کتاب برم و هم یکی دو روزی از این شهر دور بشم تا اردیبهشت رو درک کنم! چون هیچ کدومشون منتظر تموم شدن امتحانهای من نمی‌مونن...



نظرات 6 + ارسال نظر
پونه سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 12:49 http://www.rozhin-maman.persianblog.ir/

تو میتونی همشو باهم انجام بدی آره مطمئنم.

ع.خ سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 13:18 http://www.jump.blogsky.com

سلام.با این عکسه یه حال غریبی شدم که نگو.یاد یه جاهایی تو بچگیام افتادم.فیلم بروج رو واقعا حال میکنیم باش هم من هم داداشم و هارت لاکر رو وقتی که میرن به ملت خبر مرگ بچه هاشونو میدن اون صحنه بابازی استیو بوشمی.موفق باشی

غزلک سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 14:27 http://yeghazalak.blogspot.com

آی گفتی همیشه آدم دوست داره همه کارای نکرده رو موقع امتحانا بکنه

آزاده سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 17:10 http://dalanebehesht.blogfa.com

راجع به پست قبلت فقط اینو بگم که از تو بعیده دختر..
حتی شده تلفنی حال جاری جان رو بپرس گناه داره..
مطمئن باش کار غلط رو اونایی دارن می کنن که مائل رو به هم قاطی کردن..

پرنده خانوم سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 19:16

منم توی همین وضعیتم

خرس قهوه ای چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389 ساعت 06:55

هارت لاکر رو دوست نداشتم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد