قر و قاطی!


قاطی کردن نشونه‌های خاص خودش رو داره! یه نشونه‌اش می‌تونه این باشه که به جای روغن توی آب برنج، مایع ظرفشویی بریزی و وقتی کف می‌کنه و بالا میاد هم فکر کنی طبیعیه! برنج همیشه کف می‌کنه! 

 

نظرات 44 + ارسال نظر
سایه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 08:21 http://didarema.persianblog.ir

مستانه توچطور تونستی روغنو با مایع ظرفشویی اشتباه بگیری دختر جان ؟ مگه ظرفاشون یه شکله . الهی این دختر اتباهاتشم با بقیه فرق میکنه . عاشقتم

ظرفاشون یه شکل نیست. ولی پیش هم بودن!

راما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 09:02 http://missymemol.blogfa.com

آخیییی

تینا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 09:26

خب پیدا میکنم می خرم براش.....

غصه نخور حالا!‌ امشب یه غذای خوشمزه بهش می‌دم راضیش می‌کنم.

زهرا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 09:31 http://zizififi.persianblog.ir

مستانه وقتی داشتی غذا می درستیدی احیانا سرت تو کتاب بود یا داشتی تلویزیون میدی؟هان؟؟

هیچ کدوم!‌ کتاب توی سرم بود...

هیما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 09:48 http://www.hima77.blogfa.com


از دست تو... حالا این برنج کفی رو به خورد متین که ندادی اگه مایع ظرفشویی گلی باشه که خوشمزه میشه

پس به خورد کی بدم؟ مهمون دعوت کنم یعنی؟
گلی نبود! جام بود!‌ رنگ روغن بود دیگه...

متین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 10:21

یا حضرتباس...! چه کفی بکنم من موقع خوردنش...!!!

اتفاقا خیلی خوشمزه شده

متین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 10:43

آره بده بخوریم ... معده مون هم شست و شور میشه
به تینا: من عمراً اون همه خشونت رو با پلوی کف دار (حتی خوشمزه) عوض کنم. کی پیداش می کنی؟
در ضمن عکس آوارتارت...؟؟؟

تینا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 10:48

همین غذا خوشمزه هه که با جام پختی؟؟؟ آره همین خوبه ... اونوقت وقتی میخواد بگه اینو نده به تینا غل غل کف و حبابه که از دهنش بیاد بیرون و تو ام میتونی وانمود کنی نفهمیدی چی گفته ... هان؟؟

فیروزه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:05

از دست تو

شرمنده ام

فلفل بانو یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:11

وای دختر من نمی دونم چه شباهتی بین این دوتاست آخه ظرفاش که کاملا متفاوته
آخه چندتا از دوستای همسری هم این کارو کردن تازه یکیشون باهاش نیمرو درست کرده و بعدا ز خوردن چندتا لقمه به دوستش تعارف کرده و دوستشم تا گذاشته دهنش گفته وای این چرا این مزه اییه
طرفم که در حالت قاطی بوده گفته خوبه و خلاصه کاشف به عمل آمده که مایع ظرفشویی میل فرموند

آخیش!‌ خیالم راحت شد که من تنها نیستم
ایشالا تو هم یه روز شباهتشون رو می فهمی

آزاده یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:25 http://dalanebehesht.blogfa.com

نمی خوای بگی که تو اینکارو کردی؟
نهههههههههههههههههه..

من بی تقصیرم

نیروانا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:29 http://nirvanaslife.persianblog.ir

مگه میشه آخه ؟؟؟؟؟؟؟

می خوای یه بار امتحان کنی ببینی میشه یا نه؟

تینا به متین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:32

صداتون کفی میاد! چیزی گفتین؟؟

مردم از خنده

تینا دوباره یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:33

ایناشم

غزل یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 11:44

واییییییییییییی مردم از خندههههه مخصوصا از حرف تینا فکر کن کف و حباب بیاد بیرون از دهنه اقا متینننننننننننن
اقا متین ببخشید هنوز زنده ایین حالتون خوبه امبولانس خبر کنم

هنوز که نخورده. ولی فک کنم خودش رو سر به نیست کنه و امشب نیاد خونه!

متین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:00

به تینا: حالا که سر مستانه رو کوفوندم به سنگ اوپن آشپزخونه، خونش پاشید رو پازل روی دیوار، بعد مجبور شدین با کاردک از کف حال جمعش کنین می فهمین چی می گم!

به غزل: کف کردن تو این دور و زمونه عادی شده! شما نگران نباشین...

هلیا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:02

نه دیگه مطمئن شدم عاشقی حسابی

عاشق کی؟ اینی که این کامنت بالایی رو گذاشته؟

تینا به آقا متین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:11

پیدا شد .... پیدا شد... پیک کنم؟؟

تینا جان تو رو خدا ببر یه جا گم و گورش کن که دیگه هیچ وقت پیدا نشه!

متین به تینا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:14

دیگه دیر شده... ولی اشکال نداره، بدین یه آمبولانس بیاره، این جنازه رو هم از تو خونه من جمع کنه....
یادآوری کنین کاردک یادشون نره!

چرا داری تخیلات بیمارت رو، رو می کنی؟

تینا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:26

مستانه مادر اعلام وجود کن ....

اعلام وجود!

فیروزه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:29

آقا متین شاید مستانه تا شب یه برنج دیگه درست کنه! ... (شاید؟! مستانه جان پاشو آفرین)
هنوز که اتفاقی نیفتاده برای شما که اینقدرررررررررر خشانت برای دوست ما به خرج دادی!
امضاء: یکی از کاندیدای جایزه نوبل صلح و دوستی و صفا و صمیمیت

وای فیروزه کی حال داره دوباره برنج درست کنه؟ بعد از کجا معلوم اون یکی هم مث همین نشه؟
ولی به هر حال من به تو رای می دم و تو باید برنده جایزه صلح نوبل بشی!

فیروزه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:30

صلح نوبل درسته یا نوبل صلح؟!

راما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:33 http://missymemol.blogfa.com

مستانه جون من هر کاری می کنم توی لیست آیدیت ریدر آپدیت نمیشماگه یوزر پس ورد بدم میتونم ازت خواهش کنم یه نگاه بکنی

برات کامنت گذاشتم

تینا به فیروزه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:33

تازشم رو رای منم حساب کن واسه همون !! اسمش مهم نیست مهم اینه که دلا نزدیک باشه

روناک یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:51 http://www.ronak88.persianblog.ir

دختر خاله من خونه مادرشوهرش ظرفا رو با شربت شسته بود!!!!
فکر کنم از این سن ایچ بزرگا بوده که تو ظرف پلاستیکیه
غلیظ و شفاف هم بوده

به به! دستش درد نکنه. مادرشوهرش باید یه همچین عروسی رو روی سرش بذاره

متین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 12:56

به فیروزه: مگه من سر گنج نشستم که این مستانه برنج ایرانی کیلویی خدا تومن رو هی کفی کنه، بریزه دور! می خوریمش... مایع ظرفشوییها هم جدیداً سازگار با پوست و ویتامینه تولید می شن! خوبه... قوت داره.

خب دلم خشانت میخواد وقتی تینا خشانتا رو گم می کنه، یا وقتی پیداش می کنه مستانه میگه گمش کن منم می کوفمش تو سنگ اوپن!

من دیگه واقعا حرفی ندارم

زنجبیل یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 13:23

البته میتونی مایع ظرفشویی رقیق شده با اب رو توی لیوان که درست کردی واسه تی کشیدن سرامیکها وسط تمییز کاری به جای اب میوه سر بکشی !!
یه بنده خدایی یه بار این کارو کرده بود . مدیونی اگه فکر کنی من بودم

واسه همینه که من اون بنده خدا رو انقدر دوست دارم

دلژین یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 13:43 http://drdeljeen.com

الهییییییی

الهی چی؟

فیروزه یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 14:00

مستانه جان امشبه رو شما سالاد بخور ... آقا متین هم همون پلو رو میخوره با لذذذذذذت

ممنون از راهنماییت

راما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 14:16

مرسی عزیزم لطف میکنی خانومی

غزل یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 15:22

خدایش منکه ترسیدم از اقا متین
کاردک کجاست ؟
مستانه حالت خوبه یا روی دیوار و روی زمین پخش شدی

اینا رو تحت تاثیر فیلمی که هنوز ندیده و فقط تعریفش رو شنیده نوشته. خدا به دادم برسه وقتی ببینتش!

هیما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 15:39 http://www.hima77.blogfa.com

وااااای چه فیلم باحالی منم دلم خواست مغر پاشیده شده رو دیوار و زمین و کاردک

مستانه اسم فیلم ؟

این وبلاگ یه خط قرمزهایی واسه خودش داره!!!
یکیش اینه که بدآموزی نداشته باشه و متاسفانه این فیلم سراسر بدآموزیه! از این رو از بیان نام آن معذورم!

روزانه های ما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 15:52

یه بارم من چای دم کردم وقتی دم کشید خواستم بریزم تو لیوان دیدم عه! چای خشک یادم رفته بود!!!

روز خواستگاریت نبود احیانا؟

غزل یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 15:57

میگم مستانه جون یک محافظی چیزی برای خودت درست کن میخوای بیایم دمه خونتون هر وقت صدایی چیزی اومد بپریم نجاتت بدیم



توی گوشیم یه برنامه ای نصب کردم که هروقت سروصدا توی خونه از یه حدی بیشتر شد زنگ بزنه به یکی بیاد نجاتم بده!

روزانه های ما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 15:58

خب من بقیه نظرات رو خوندم.به نظرم امشب تینا اینا رو دعوت می کنین شام بعد چون شامتون برای دو نفر بوده و مهمون نواز هم هستید خودتون نون پنیر می خورین و برنج رو میدین به اونا بالاخره حبیب خدان! تند تند هم در مورد اینکه اخیرا برنجها طعم مایع ظرفشویی میدن صحبت می کنید.

مرسی پیشنهاد
تینا جان، امشب تشریف بیارین منزل ما....

روزانه های ما یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 16:00

بعد هم اون فیلمهایی رو که کانون گرم خانواده ها رو تهدید می کنن و باعث میشن دست جوانان غیور به خون آلوده بشه از خونه جمع کن بده من یه کاریش می کنم!

فعلا که تینا قراره گم و گورش کنه...

رهاتر از باد یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 16:01 http://shaghayegh-e-ashesg.blogfa.com

وای یعنی وقتی این پست رو خوندم نتونستم پقی نزنم زیرخنده بعد هم اینجوری شدم با خوندن کامنتا

یه لبخند هم توی این دنیا غنیمته. چه برسه که اینجوری هم بشی

لیلا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 16:08 http://aliel.blogfa.com

خوبیش اینه که قاطی کردن بامزه ای بوده کلی هم دلت باز شده

آره خداییش. مخصوصا کامنتها باعث شد دلم حسابی باز بشه

memole یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 18:42 http://dreamlove-dreamlife.blogfa.com/

حالا واقعا برنج رو درستش کردی ؟
مامی منم روغن ومایع جامو تو ظرفای شبیه هم ریخته بود یه بار ظرفا رو با روغن میشوره
این همسر گرام واقعا اینقدر شیرن یا اینجا شیر شدن ؟

پس تقصیر من نیست تقصیر جامه

چی بگم والا!

خانوم یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 18:51 http://khanoomstory.blogsky.com

این یه جور آزمون ِ عاشق شناسیه...مردم برای عشقشون کوه می کندن...سر به بیابون می ذاشتن...حالا یه چیکه مایع ظرفشویی ریخته تو پلو...مهم نیس که...مهم اینه که دس پخت ِ معشوقه هست

عالی بود کامنتت

صدا یکشنبه 5 دی 1389 ساعت 21:05

چه قدر بهداشتی غذا درست می کنی مستانه جان

تشریف بیارین منزل ما!!!

افروز دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 08:13 http://apoji.persianblog.ir

سلام مستانه جون ممنون که بهم سر زدی تو واقعا این کارو کردی؟خیلی باحالی به خدا

اشتباهه دیگه... پیش میاد

fafa دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 11:04 http://www.longliveahmad.blogfa.com

وای مستانه تو نابغه ایی دختر...

نرگس سه‌شنبه 7 دی 1389 ساعت 17:57 http://fereshtekuchulu.blogfa.com

عجب اشتباهی!!! جدا عجیبه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد