نور چشم


دلم می‌خواد فردا که آخرین امتحانم رو دادم یه راست برم خونه‌ی جاریم! یکی دو ساعتی بشینم و حرف بزنیم و بعد به یه بهانه‌ای پسرش رو بردارم و بیارم خونه‌ی خودمون. دلم می‌خواد یاسین چند روزی پیش ما باشه. پسر شیرین و شیطون و دوست داشتنیه. راستش دلم می‌خواد یه چند روزی یه بچه دور و برم باشه و نزدیکترین بچه توی دوروبریهامون یاسینه.


حس می‌کنم بچه‌ها توی چشمهاشون یه نوری دارن که زندگی آدم رو روشن می‌کنه. به اون نور، به اون انرژی دست نخورده نیاز دارم...


کسی نیست چند روز بچه‌اش رو به من قرض بده که نخوام منت جاریم رو بکشم ؟

 

نظرات 20 + ارسال نظر
بهار سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 11:09 http://www.roozegarebahar.blogfa.com

من گلدونه رو قرض میدم!فقط ساعتی یه ربع میام دیدنش!قبوله؟

گلدونه که بهترین گزینه ممکنه! قبوله...

آزاده سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:40 http://dalanebehesht.blogfa.com

آخیییی....
چه مهلبون!
اگه بچه خواهرمو ببینی می خوریش..نه که بچه ما باشه اینجور بگم..خیلی شیرینه..

نوش جونت

هیما سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:45 http://www.hima77.blogfa.com

من بچه خوبیم ... قبوله؟؟؟؟؟؟ باهم برف بازی میکنیم اذیت هم نمیکنم فقط چیزای خوشمزه برام درست کن
بابا متین هم شب با یه عالمه هله هوله بیاد خونه

نه زیادم بچه خوبی نیستی!‌خیلی پر توقعی!

فیروزه سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:47

منم می تونم بچه نداشته ام رو بهت قرض بدم مستانه جان

ایشالا به زودی داشته باشیش!

آفاق سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:57

بچه ها فرشته ان. من عاشقشونم.
اگه بتونی این کارو کنی خیلی محشره.

امیدوارم متین باهام همکاری کنه و بیاریمش

خانوم میم سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 13:17 http://miss-bear.mihanblog.com

پس خودت چیکاره ای عزیزم :دی

من نقش زن دایی بچه رو دارم

خانم سین سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 13:27

حیف الهه ی من مریض شده افتاده گوشه خونه وگرنه می تونست کلی هیجان بده بهت...
درد و بلاش بخوره تو سرم که فکر کنم باز خودم چشمش زدم

الهی!‌ایشالا خوب بشه زود

مهرگل سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 13:30

صحرا سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 13:43

من هم یه یاسین اخمالو ولی خوشگل دارم هم یه دانیال خوردنی و قلمبه . اما شرمنده ! یه لحظه هم طاقت دوری شون رو ندارم . بی زحمت به فکر چاره اساسی باش

خوب چاره اساسیش می شه اینکه خودتم همراهشون بیای پیشم!

ساچلی سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 13:46 http://sacheli.blogfa.com

مستانه هلگا رو با مامانش قبول داری...

البته که قبول دارم. قدمتون روی چشم!‌ کی تشریف میارین؟

نسیم سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 14:02 http://akramnasim.blogfa.com

مستانه اگه گیرش آوردی به من یه خبر بده منم پاشم بیام خونه ت.

باشه. ولی باید بیشتر پیش من باشه‌ها

زهرا سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 14:40 http://zizififi.persianblog.ir

اخی نی نی...چاره اساسی اینه که خودت یه نی نی بیاری خب.....اقا متین همکاری نمی کنن ایا؟؟

fafa چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 09:14

منم عین هیما بچه خوبیم ها...

نینا چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:02 http://my-married-life.blogfa.com/

خوب چرا خودتون یکی از اون نورچشمیا نمیارین؟؟

آزاده چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:44 http://dalanebehesht.blogfa.com

خیلی کم پیش میاد که غیبت داشته باشی!
امروز نمی نویسی؟!
احتمالا خودتو با بچه یه نفری سرگرم کردی!!!

آزاده چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:56 http://apireyar.persianblog.ir

بچه تا چه سنی قبوله. من میتونم محمدعلی رو چند ساعت بدمش ها.

روزانه های ما چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 20:21

خوش به حالت چه زود امتحاناتت تموم شد ما تازه 4 بهمن شروع می کنیم!!

من بچه ام رو نمیدم!

خب چندروز زیاده یه کم!

بی تا پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 04:05 http://bajelan3647.blogfa.com

وای! خونتون کجاست که این همه برف دارین ؟ خوش به حالتون....
بچه؟ من عاشق نی نی گولوهام
خودت یه خوشگل و مامانیش رو داشته باشی به کسی قرض میدی ؟؟؟

عسل پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 11:49 http://ashpazonline.com

سلام خوبی من نبا تمو نمی دم الان که مهد دلم 1000 تا راه میره نهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

نرگس شنبه 25 دی 1389 ساعت 14:00 http://fereshtekuchulu.blogfa.com

بودن یه بچه پیش آدم گاهی بهترین راه حله برای اینکه آدم و انرژی و روحیه بگیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد