همیشه برام نماد خوشبختی بود. نماد آدمی که به آرامش رسیده. آدمی که دغدغههای ذهنیش از پول و خونه و ماشین و ... گذشته و به سطح بالاتری رسیده. آدمی که طبیعت رو میبینه، آدمها رو میشنوه، زندگی رو حس میکنه و ... همیشه برام نماد خوشبختی بود.
البته به نظرم زیاد هم عجیب نبود. وضع مالی عالی، یه خونه توی بهترین منطقه، ازدواج با یه پزشک همراه با یه عشق دوطرفه دیگه دغدغهای براش باقی نمیذاشت.
* * *
توی فضای باز، کنار اجاق نشسته بودیم. بارون صبح همهجا رو تازه و شاداب کرده بود. نشسته بودیم روبهروی هم.
من شیرکاکائوم رو هم میزدم و اون هاتچاکلتش رو مزه مزه میکرد: " خیلی دوستش داشتم، خیلی دوستم داشت. ولی خیلی خشن بود. خیلی سختگیر بود، خیلی دهنبین بود. خانوادهاش من رو دوست نداشتن. هروقت که میرفتیم خونهشون تا چند روز همش باید سرکوفت میشنیدم و ..."
یه تیکه کیک رو با چاقو برید: " خانواده هر دومون با ازدواجمون مخالف بودن. به خاطر همین هیچکس هیچ کمکی بهمون نمیکرد. مجبور شدیم زندگیمون رو از هیچی شروع کنیم. با حقوق همسرم یه خونه اجاره کردیم و بقیه زندگی همش روی حقوق من میچرخید. چه روزهایی که تا آخر ماه فقط به اندازه خریدن چندتا نون پول داشتیم و ..."
این حرفها رو تلخ نمیگفت. فقط مث یه خاطره مرورشون میکرد.
یه تیکه از کیک رو خوردم. زل زده بودم بهش ولی توی ذهنم داشتم حساب کتاب میکردم که این حرفها، این اتفاقها مال همون زمانیه که من شناختمش؟ همون موقعی که به نظرم آدمی خوشبختتر از اون پیدا نمیشد؟
* * *
حالا خیلی بیشتر از قبل برام نماد خوشبختیه. نماد آدمی که یه قدم بالاتر از دغدغههای معمول رو هم میبینه. نماد آدمی که خوشبختی رو در درونش جستجو کرده و در درونش پیدا کرده.
سلام
درست میگی! خوشبختی فقط در درون آدم هاست! همین و بس!
آخییی
من فکر میکنم تو خیلی خوشبختی ها مستانه جان
مستانه اونقدر زیبا می نویسی که گاهی دلم می خواد وبلاگت رو قورت بدم . چقدر این خانمی که گفتی رو دوست داشتم.
چقدر احساس خوشبختی خوبه... کاش همه یاد بگیریم که هرجا هستیم شاد زندگی کنیم...
خیلی قشنگ بود مستانه جان ..
فیلمش چی؟
نیکی کریمی بازی کرده