علی آبله مرغون گرفته. یکی دو هفته ای بود که منتظرش بودم و البته امیدوار که نگیره. دیروز وقتی با تب از خواب بیدار شد تقریبا مطمئن بودم که خودشه. ولی وقتی به جای جوش آثار سرماخوردگی ظاهر شد تعجب کردم. دلم نمی خواست سرما بخوره. یعنی به نظرم دردسرای سرماخوردگی از آبله مرغون بیشتره و حداقل برای بچه های کوچیک اون سخت تره.
اما شب بود که کم کم سر و کله جوشها هم پیدا شد.
امروز حالش از دیروز بهتره. یعنی آثار سرما خوردگی و تبش کم شده و سرحالتره. فقط جوشاش داره زیاد می شه که اونا هم هنوز خارش و اذیت نداره.
انشاالله حال علی کوچولو زود زود خوب شه ، آبله مرغون توی سنین پایین معمولا خیلی شدید نمیشه و زود هم خوب میشه
عزیزمممم
البته الان بگیره راحت تره و زودتر تموم میشه تا بزرگسالی....
خدا شفا بده آقای کوچولوی شجاع مارو
خوب باشه علی کوچولو :)
وای مستانه باورم نمیشه این تویی که می نویسی باز.
خیلی خوشحالم که بازم می تونم صفحه تو باز کنم و بخونمت.
ایشالا علی هم زودی خوب بشه. یه قورباغه بزرگ رو قورت دادی.
تو مادر نمونه ای هستی. بازم بنویس که خیلی خوبه.
بهتره علی ایشالا؟
آخی..خارشها اذیت کننده اس..
میشه بیاریش خونه ما پسرک هم ازش بگیره من خیالم راحت بشه
هرچی کوچیکتر باشن راحت تره دورانش